نشریه الکترونیک نجد

بادمجان گیاهی یک ساله با میوه هایی به رنگ بنفش وسیاه است.
درباره مصرف آن وخواص دارویی وگیاهی اش در احادیث وکتابهای پزشکی چنین آمده :امام صادق فرمودند : بادمجان برای سودا خوب است وبه صفرا نیز زیان نمی رساند .همچنین ایشان فرموده اند : در فصل خرما چینی ، بادمجان زیاد بخورید زیرا درمان هر دردی است ، فروغ چهره را افزون می کند، رگها را نرم می کند وبه مایع کمر می افزاید .
در روایت دیگر از ایشان آمده است که : برشما باد بادمجان بورانی ، زیرا شفاست وازپیسی ایمن می سازد.
در کتاب طب الصادق نیز درباره خواص بادمجان آمده است که: تخم بادمجان برای سرماخوردگی و زکام و تنگی نفس بسیار مفیداست و پخته ی بادمجان برای طحال و اخلاطی که در آن جمع می شود سودمند است. 2
در کتاب نسخه شفا اثر دکتر صانعی صفحه 67 درباره بادمجان آمده است که اگر شبها بادمجان را پخته و له کنند و روی زگیل ببندند وصبح بشویند و محل آنرا با روغن زیتون چرب کنند زگیل از بین خواهد رفت .
در کتاب قانون در طب صفحه 92 نیز آمده اگر بادمجان با روغن پخته شود روان کننده (ملین) واگر با سرکه همراه شود (بادمجان ترشی ) قابض است .3
در کشور ما ایران بادمجان شهرت فراوان دارد و غذاهای فراوانی ازجمله: خورش بادمجان ، کوکوی بادمجان ، دلمه بادمجان ، میرزا قاسمی ، حلیم بادمجان ، یتیمچه وترشی بادمجان تهیه می کنند وما دراین شماره طرز تهیه ته چین بادمجان را برای شما می آوریم .

1-بحار الانوار ج66
2- طب الصادق ص 123
3-خواص سبزی های خوراکی ص45
فصلنامه ‌نجد ، شماره یازدهم، بهار 93

 محبوبه آفرین

خورشید را دیده ای که چگونه نور خویش بر پهنه ی هستی می گسترد ، بی هیچ منتی دا نه را گوید که سر از خاک برآورد که زمان رویش است .واین دانه است که با نور خورشید استعدادهای درونی اش را آشکار خواهد ساخت ، جوانه خواهد زد ، قد راست می کند وخورشید نظاره گر رشد اوست .
رود رادیده ای که چه زلال دل بر رخ سنگ می ساید، بی هیچ تکلفی سرازیر می شود از بلندی ها وجاری می گردد در پستی ها. از دل سخت ترین سنگها روزنه ای پیدا می کند تا خویش را به کشتزار برساند ورسالت خود را تمام نماید .
ابر را دیده ای که چه سخاوتمندانه اندرون خویش به زمینیان می بخشد وهر تشنه را سیراب می نماید .
وگل را نیز ، که چگونه با وجود خویش هر فضا را عطر آگین می سازد آن چنان که هر همنشینی با گُل نشیند حتّی اگر گِل باشد خوشبو خواهد گردید .
وآنکه خورشید گونه ، به زلالی رود و به سخاوت باران و عطر آگین تر از گل زمینه ی رشد تو را فراهم میآورد «آموزگار» توست .همو که خدای متعال پیمانی از نوع پیمان پیامبران از او گرفته است که حقایق را به مردم تعلیم دهد و واقعیات را روشنگر باشد و هرگز از بیان حقیقت کتمان نورزد.فرشتگان شیفته ی دوستی با او هستند و با بال و پرهایشان شخصیت روحی او را لمس کرده و با درود و تحیّات خویش به او تهنیت وتبریک می گویند.

 مرضیه جلالی

زمین را دوباره رختی تازه پوشاندند وهمزمان با آوای پرندگان که از شادی وسرور بهار به وجد آمده بودند ، آدمیان ملک ایران زمین نیز زیر لب دعای «یا مُقَلب القُلوبِ وَ الاَبصار. . . . . . . . .»زمزمه می کردند و زیباست که هموطنان شیعه ی سلمان فارسی ، پرنده ی دلشان را در همان ساعتهای اولیه سال حول محور کسا نشینان پرواز دادند ووصل کردند دعای تحویل سال را با دعای اللهُمَ صَلِ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیهاوَ سِرِ المُستُو دَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک .
وکسا نشینان را محوریت زهرای اطهر ، نشان از محبوبیت بی بی دوعالم دارد نزد پروردگار هستی بخش وفرمود باری تعالی که انی ما خَلَقتُ سَماءً مَبنِیِه وَلا اَرضاً مَدحِیَه وَ لا قَمَراً مُنیراً وَ. . . . . . . . .اِلا فی مَحَبَةِ هولاءِ الخَمسَةِ الَذینَهُم تَحتَ الکِساء.
پس اگر زمین دوباره زنده می شود ورخت نو بر تن می کند به خاطر وجود پنج نور اعلی است که در رأس آنها فاطمه سلام الله علیها می باشد.
سال با فاطمه شروع می شود وشیعه ندای «وامحسناه » را از پشت در نیم سوخته که جاری است در تمام زمانها احساس می کند .
آری خداوند می خواهد آخرین رسولش را با دندان شکسته ، زهرایش را با پهلوی شکسته ، حیدرش را با فرق شکافته ، حسنش را با سینه ی سوخته و حسینش را «اِرباً اِرباً» ببیند وجای هیچ سؤالی نیست آنگاه که در حدیثی قدسی می فرماید: «هر آنکس را که بخواهم اورا عاشق خود می کنم وچون اورا عاشق خود کردم اورا می کشم وچون اورا شهید کردم خودم خون بهای اویم »
جواهر السنیه ،حدیث قدسی
آری خداوند می خواهد فاطمه وعزیزان فاطمه را خون بها باشد .
این است عشق به پروردگار وشیعه می داند که راه قرب به خداوند نزدیک شدن به مقربان اوست ،
پس تمسک می جوید وتوسل می کند در اول سال وایام فاطمیه به مقربان پروردگار که امید دارد
به رستگاریش چرا که در حدیث کسا می خواند فَقالَ النَبیُ ثانیاً یا عَلی وَالَذی بَعَثَنی بِالحَقِ نَبیّاً وَ
اصطَفانی . . . . . . . . . .وَاللهِ فُزنا وَسُعِدنا وَکَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَ سُعِدُوا فِی الدُنیا وَالاخِرَةِ وَ رَبِّ
الکَعبَه
فصلنامه نجد ، شماره یازدهم، بهار 93

1-به نقل از حجةالاسلام والمسلمین محتشمی : یکی از تجار ایران در زمانی که دولت طاغوت هرکسی را که به نجف به دیدار امام می رفت تعقیب می کرد ، پول هنگفتی با خود به نجف آورده بود که بعنوان سهم امام به ایشان بدهد .دولتی ها هم از این امر خبر داشتند .آن تاجر خدمت امام رسید وگفت : این پول بابت سهم امام (ع) است و از ایران آورده ام که به شما تقدیم کنم تا به مصرف حوزه ی علمیه نمایید .امام قبول نکردند .آن تاجر گفته است آقا من از راه دور این پول را آورده ام ومخصوص شماست .امام فرمودند: به صلاح تو نیست که من این پول را از تو بگیرم ببر خدمت یکی دیگر از مراجع بده واز ایشان رسید بگیر .
اصرار آن مرد هیچ اثری در امام (ره)نکرد لذا تاجر پول را به مرجع دیگری دادو رسید هم گرفت.
رژیم شاه در بازگشت او را در مرز به این عنوان که برای امام (ره) در نجف پول زیادی برده دستگیر کردند .تاجر گفته که من یک شاهی هم پول به ایشان نداده ام وبه شخص دیگری دادم و بعد رسیدش را نشان می دهد .اینجا بود که فهمید اگر امام (ره) پول را گرفته ورسید داده بودند ، دستگیر می شد وشاید تا آخر عمر می بایست در زندانهای طاغوت شکنجه می شد.1

2-حجة الاسلام والمسلمین سجادی تعریف می کرد:مادر یک سالی حدود ده ،دوازده نفر از رفقا مهیا بودیم که به سفر حج برویم. شب از طرف امام (ره) پیغام آوردند که:«رفقای ما امسال به حج نروند» با اینکه این حرف برایمان غیر منتظره بود لکن چون فرمان امام بود اطاعت امرشان را کرده و به حج نرفتیم ، که همان سال آن آتش سوزی عظیم اتفاق افتاد.2- 1وبلاگ نور ولایت
2- کرامات وحکایات عاشقان خدا ج2ص210 فصلنامه نجد ، شماره یازدهم، بهار93