موضوع: "زندگي به سبك امام خميني"

زندگي به سبك روح الله

 

علاقه و محبت وافری به همسرشان داشتند به طوری که خانم در یک طرف قرار داشت و بچه ها در طرف دیگر و این دوست داشتن با احترام خاصی همراه بود. علت علاقه عمیق امام به همسرشان فداکاری خانم بود. همیشه می گفتند: خانم بی نظیر است. خانم 15 سال در آب و هوای گرم نجف مشکلات را تحمل کرده و همه جا همراه امام بودند، در حالی که در خانواده پدری شان در رفاه به سر می بردند. خانم 15 سال بیشتر نداشتند که به خانه امام وارد شدند و گویا در آن موقع زندگی در قم را دوست نداشتند ولی هرگز این مسأله را به آقا اظهار نکرده بودند.

از آقا پرسیدیم که چه کنیم شوهرانمان به ما این همه علاقمند باشند؟ می گفتند: اگر شما هم اینقدر فداکاری کنید، همسرانتان تا آخر همین قدر به شما علاقه خواهند داشت. «زهرا اشراقی نوه امام»

خانم می گفتند که چون بچه ها، شب ها خیلی گریه می کردند و تا صبح بیدار می ماندند، امام شبها را تقسیم کرده بودند یعنی مثلاً 2 ساعت خودشان از بچه نگهداری می کردند و خانم می خوابیدند و 2 ساعت خودشان می خوابیدند و خانم بچه ها را نگه می داشتند. فرزندان امام هم تعریف می کنند که آقا با آن ها بازی می کردند، یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچه ها اختصاص می دادند تا کمک خانم در تربیت بچه ها باشند. امام هیچوقت دستور انجام کاری را به خانم نمی دادند. خانم می گفتند: وقتی یک دکمه پیراهنشان می افتاد، می گفتند: می شود این را بدهید بدوزند؟ نمی گفتند خودت بدوز، یا احیاناً اگر روز بعد دوخته نشده بود نمی گفتند چرا ندوخته اید؟ می گفتند کسی نبود بیاید بدوزد؟

امام تا آخر عمرشان هیچوقت به خانم نگفتند یک لیوان آب به من بدهید اما خودشان مکرر این کار را انجام می دادند.

از مسایلی که امام روزهای آخر به من توصیه می کردند، خواندن دعای عهد است که در آخر کتاب مفاتیح آمده. می گفتند صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی چون در سرنوشت دخالت دارد. چیزی که به خانواده می گفتند تا اول از همه به آن عمل کنند، انجام واجبات و دوری از محرمات بود. «فاطمه طباطبایی عروس امام»

امام در زندگی داخلی بچه ها و حتی خانمشان هیچگونه دخالتی نمی کردند و همه را آزاد می گذاشتند تا زمانی که خلاف شرع پیش نمی آمد ایشان هیچ کاری نداشتند در معاشرت، لباس پوشیدن و رفت و آمد هیچگونه سخت گیری نمی کردند.

امام درباره انتخاب همسر می فرمودند: خانواده ها باید هم مسلک باشند، سنخیت داشته باشند و مومن و متعهد باشند. در ابتدای عقد به پسران می گفتند: سعی کنید با هم رفیق باشید. اگر مرد هستی در بیرون از خانه مساله داری، وقتی به خانه می آیی ناراحتی هایت را پشت در بگذار و سعی کن با لطف و مهربانی داخل خانه شوی. خطاب به عروس خانم ها می فرمودند: تو هم ممکن است در خانه خیلی کار کرده و خسته باشی ولی نباید خستگی خود را به شوهرت منتقل کنی. به استقبالش برو و زندگی گرمی برای خودتان درست کنید. «برداشت هایی از سیره امام، ج1، ص58 و 37»

در مورد اشتغال زنان نظرشان این بود که اشکالی ندارد البته تا حدی که به خانواده لطمه نخورد چرا که زن را مربی جامعه می دانستند. ایشان می فرمودند: این مادر که بچه در دامن او بزرگ می شود، بزرگترین مسئولیت را دارد و شریف ترین شغل را.

شغل بچه داری و بزرگ کردن یک بچه و تحویل دادن یک انسان به جامعه شریف ترین شغل در عالم است. «صحیفه نور، پا به پای آفتاب»

درباره آزادی زنان فرمودند: ما هرگونه آزادی را به زن خواهیم داد. البته جلوی فساد را می گیریم و در این مورد دیگر بین زن و مرد فرقی نیست. هیچگاه مخالف آزادی آنها نبودند و می فرمودند: زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسین به هیچ وجه جلوگیری نمی شود. از چیزی که جلوگیری می شود فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است.

 فصلنامه نجد شماره بيست ودوم زمستان96