اسوه صبر واستقامت

بتول یونسی

به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند . زینب سلام الله علیها این اسطوره تاریخ را می گویم ، آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند، آمده بود تا صدق و صفا را به جهانیان بیاموزد ومتانت و وقار را به نمایش گذارد، آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند .مونس ویار برادر ، سالار قافله ی حسین وغمخوار اسیران باشد ، آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد فریادی که پژواک آن هنوز از وادی تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد .
اسیران بر رودی از خون نشسته بودند ، با حسین آمده وبی حسین بر می گشتند وسالار قافله زینب بود .هرچند خمیده وشکسته دل ولی به پاسداری از حقیقت ایستاده بودتا امتداد راه برادر باشد .
وصیت برادر این بود که زینبم بعداز من مبادا روی بخراشی وگریبان بدری ،جزع وفزع کنی وزینب اکنون آرام چون شقایق داغ دار با مصیبتی عظیم در دل همراه قافله شده بود .فصلنامه نجد، شماره یازدهم، بهار 93

زینب (س)در خانه رفیع امامت رشد یافته ، ازلبان وحی علم آموخته ودر دامان کرامت پرورش یافته بود .اولباس پاکی وتقواپوشیده بود وبه آداب واخلاق اسلامی مزین گشته بود.
زینب (س) فصاحت وبلاغت را از علی (ع)، نجابت را ازفاطمه (س)، صبر وشکیبایی را از حسن(ع) و مظلومیت در عین ایستادگی را از حسین(ع) آموخته بود او روح بلند رضا بود.

حضرت زینب در خضوع وخشوع وعبادت وبندگی وارث پدر ومادر بود .او بیشتر شبها را با عبادت وبندگی حضرت حق به صبح می رساند وهمواره قرآن تلاوت می کرد .تهجد وشب زنده داری حضرت زینب (س) در طول عمر پر برکتش قطع نشدحتی در شب 11محرم باآن همه رنج وخستگی ودیدن آن مصیبت های دلخراش هم به عبادت خدا پرداخت.حضرت سجاد(ع)می فرمایند :آن شب دیدم عمه ام در سجاده نماز نشسته ومشغول راز ونیاز با خداست .نیز ازآن حضرت نقل شده که عمه ام زینب با این همه مصیبت از کربلا تا شام هیچ گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد .
حضرت زینب (س) در ایام کودکی با برادرش حسین انس والفتی عجیب داشت ودر کنار برادر آرامش می یافت ودیده از دیدارش برنمی بست واز حضور مبارکش دور نمی شد .
روزی حضرت فاطمه سلام الله علیها نزد پدر رفته عرض کردند متعجبم از محبت فراوانی که میان زینب و حسین
است ، این دختر چنان است که بی دیدارحسین شکیبایی ندارد.رسول خدا(ص)چون این سخن بشنیدندآه دردناکی از سینه برکشیده و اشک بر چهره شان روان شد وفرمودند: ای روشنی چشم من این دختر با حسین به کربلا خواهد رفت وبه هزار گونه رنج وبلا گرفتار خواهد شد.
حضرت زینب تنها 56 سال امانت الهی خویش را بردوش کشید .نقل است در اواخر عمر آن بانوی بزرگ در مدینه منوره قحطی پیش آمد ، عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب (س)در شام مزرعه ای داشت وناچار به اتفاق همسر خود درآن رحل اقامت کرد .حضرت زینب درآن سرزمین بیمار شد ودرهمانجا روح خود ، این امانت الهی را به صاحبش بازگرداند وبا جسمی خسته از فراز و نشیب زمان ورنجور از جور مردمان به دیار باقی شتافت.
چشمانش را گشود و برای آخرین بار به دورترین نقطه خیره شد دراین مدت حتی یک لحظه چهره برادر از نظرش دور نماند ه بود .آتش اشتیاق بیش از پیش شعله کشید ویاد برادر تمام وجودش را پر کرده بود ، لحظه وصال نزدیک بود ، دوباره خیمه های آتش زده وسرهای بر نیزه چشمانش را به رویایی از غم مبدل ساخت .زینب (س)پلک ها را روی هم گذاشت وزیر لب گفت : السلام علیک یا اباعبدالله وبه برادر پیوست.
عروج ملکوتی آن بانوی مکرم بنابر قول مشهور در 15 رجب سال 62 هجری قمری رخداد ومزار شریفش قبله عاشقان خاندان عصمت وطهارت در دمشق (سوریه )است
.

1- مقتل لهوف؛امیرحسین سالاروند

فصلنامه نجد، شماره یازدهم، بهار 93

 

  • مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها))
    نظر از: مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها))
    1393/07/27 @ 10:59:38 ق.ظ

    مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها)) [عضو] 

    با سلام و خداقوت به ماهم سری بزنید

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.