پند های عارفانه

درکتاب آیت بصیرت از آیت الله بهاءالدینی چنین آمده

 
   
 
   

ارزش حسن خلق

اعتقاد به تقدیرات الهی زمینه های خیری برای انسانها فراهم می کند. بسیاری از حوادث که اطراف ما اتفاق می افتد، موجب خیر و صلاح ماست؛ هرچند در ظاهر تلخ و ناگوار باشد عمده این است که با حسن ظن به آن حوادث بنگریم. اگر حسن ظن به مصائب و بلاها داشته باشیم، خداوند خیری بیشتر بر ایمان قرار می دهد، خیری که فکرش را نمی کنیم و باورش نداریم.

نیت خود را دریابیم !

کارها انجام می شود و روزگار می گذرد، اما آنچه برای ما می ماند منویات ماست. انسان در گروه نیات خویش است. مواظب باشیم نیت کار خلاف، حرف خلاف و اندیشه خلاف نداشته باشیم، اگر کاری که در ظاهر بد بود انجام دادیم اما نیت ما خیر بود، خداوند جبران می کند. هرچه نیت خیر و درست باشد، کارها هم صحیح و بی عیب خواهد بود و ان شاءاله مورد رضایت پروردگار قرار خواهد گرفت.

تهذیب نفس

با تهذیب نفس علم به بار می نشیند و ثمره می دهد. قدرت، مفید می شود و خدمت، ارزش می یابد، ارج و بهای افراد به خودسازی، تهذیب نفس و توجه به خداست.

هرچه تهذیب افزایش یابد، مشکلات و نابسامانی ها آسان و قابل تحمل می شوند و در پی آن تأیید الهی مسائل را حل می کند و اگر خدای ناکرده این وظیفه اصلی فراموش شد، تمامی زحمات هدر می رود. آری، تهذیب نفس است که مسئولین را صالح و دلسوز، روحانیت را موفق و موثر و سرانجام جامعه را پاک و باصفا می کند.فصلنامه نجد شماره13 زمستان93

خویشاوند خدا

در هوای سرد زمستان پسر شش ساله ای جلوی ویترین مغازه ای ایستاده بود. او کفش به پا نداشت و لباسهایش پاره پاره بودند، زن جوانی از آنجا می گذشت، چشمش به پسرک افتاد، آرزو و اشتیاق را در چشم های او خواند، دست کودک را گرفت  داخل مغازه برد و برایش یک جفت کفش و یک دست لباس گرمکن خرید. آنها بیرون آمدند و زن جوان به پسرک گفت: حالا به خانه برگرد.

پسرک سرش را بالا آورد، نگاهی به او کرد و پرسید: خانم شما خدا هستید؟ زن جوان لبخندی زد و گفت: نه پسرم من فقط یکی از بندگان او هستم. پسرک گفت: مطمئن بودم که با او نسبتی دارید.

فصلنامه نجدشماره13زمستان93

دستورالعمل انسان قرآن

 

دستورالعمل از آیت اله حسن زاده آملی

از این کمترین دستورالعمل خواسته اید به عرض می رسانم که دستورالعمل انسان، قرآن است «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم» (سوره اسراء/ آیه 17)

مراقبت را حفط بفرمایی یعنی در همه حال مواظب خود بوده باشید ]مراقب از نفس و اخلاق و رفتارها و ورود و خروج های ذهن خود باشید[.

آقای من در نزد اولیاء الله مجرب است که ذکر (یا حی و یا قیوم یا من لا اله الا انت) موجب حیات عقل و روح است. وقتی را با خدای خود خلوت کن آن وقتی که بدن استراحت کرده باشد و از خستگی به در آمده و در حال گرسنگی و تشنگی نباشد در آن حال با کمال حضور و مراقبت و ادب، خداوند سبحان را به این ذکر شریف می خوانی عدد ندارد مدت هم با خود جنابعالی است و بهتر اینکه کمتر از چهل روز نباشد.

قرائت قرآن مجید در شب و روز ترک نشود و هرچند به قدر پنجاه آیه بوده باشد، طهارت را حفظ کنید حتی با طهارت بخوابید. جسارتا عرض می کنم که هیچ چیز از خدا جز خدا مخواه که چون صد آمد نودهم پیش ماست1.

1-تازیانه سلوک، ص29

 فصلنامه نجد شماره13زمستان93

چرا از مرگ می ترسیم؟

سوال: چرا از مرگ می ترسیم؟

جواب: راننده زمانی در جاده می ترسد که یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیرمجاز رفته یا جاده را کم کرده یا در مقصد جایی را آماده نکرده و یا همراهانش نااهل باشند.

اگر انسان برای بعد از مرگ خود، زاد و توشه برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایی را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشند نگرانی نخواهد داشت.

سوال: چرا بعضی دعاها مستجاب نمی شود؟

جواب: اگر به جای بنزین مخصوص، گازوئیل یا آب در باک هواپیما بریزیم، پرواز صورت نمی گیرد، دعای کسانی مستجاب می شود که در شکم آنان لقمه حرام نباشد چنانچه در بحارالانوار، ج90، ص373،  حدیثی داریم که می فرماید: هرکس دوست دارد دعایش مستجاب شود، درآمد و لقمه خود را پاکیزه و حلال کند.

گذشته از اینکه دعا به معنای طلب خیر است و بسیاری از خواسته های ما خیر نیست.

سوال: چه کنیم تا در دنیا راحت زندگی کنیم؟

جواب: قرآن می فرماید: «لکیلا تأسوا علی ما فاقکم و لا تفرحوا بما آتاکم» (سوره حدید/ آیه 33)آنگونه باشید که اگر چیزی را از دست دادید، تأسف نخورید و اگر چیزی به شما دادند، شاد نشوید.

راستی آیا می شود انسان اینگونه متعادل باشد که دادن و گرفتن ها در او اثری نگذارد؟آری، انسان های بزرگ به خاطر سعه صدری که دارند، مسائل جزئی در روحشان اثر چندانی ندارد.

برگرفته از کتاب تمثیلات محسن قرائتی

فصلنامه نجدشماره13زمستان93

 


زینب «س»وبانوان ایرانی

هرچند پای بی رمق او توان نداشت        هرچنـد بین قافله جانش امــان نداشت      بار امانتی که به منزل رسانده است       چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت

 کربلا با آن همه وقایع ریز و درشت که دارد، مانند خورشیدی در جهان می درخشد اما در این بین الماسی می درخشد که نامش زینب است. اوست که امام حسین «ع» رو به او فرمودند: بعد از عاشورای من، عاشورای تو تازه شروع می شود و این حضرت زینب«س» بود که با رشادت تمام صدای عاشورا را بلند کرد و اگر او نبود صدای ظهر عاشورا در همان صحرا خاموش شده بود. این بانوی بزرگوار به جهت ارتباطی که با ائمه دارد و رشادتی که از خود به جای گذاشته دارای القاب فراوانی است که شاید کمتر به القاب ایشان توجه شده است در اینجا به برخی از القاب حضرت زینب«س» می پردازیم:

1- نائبه الزهرا = جانشین حضرت زهرا«س»  2- نائبه الحسین= جانشین امام حسین «ع»3 - کعبه الرزایا = قبله رنج ها  4- ملیکه الدنیا = شهبانوی دنیا5 - سر ابیها = راز پدرش علی (ع)    6- سلاله الولایه = خلاصه و چکیده ولایت 7- باکیه = بسیار گریه کننده   8- بلیغه = سخنور رسا  9- عقیله النساء = خردمند بانوان  10- عالمه غیر معلمه = عالمی که معلمی نداشته است

این صفات و صفات و القاب بی شمار دیگری که حضرت زینب دارند به خاطر زندگانی سختی که داشتند که یا به خاطر این که در بین بزرگان دین زندگی کردند به ایشان نسبت داده شده است. به راستی که کار حضرت زینب«س» در روز عاشورا بس خطیر و بزرگ بود اما ایشان به جهانیان ثابت کردند که در عاشورا چه گذشت اما پس از آن کار حضرت زینب به اینجا ختم نشد بلکه زنانی از او الگو گرفتند و در سختی ها به یاد بانوی عاشورا جلو رفتند از جمله بانوان ایرانی که وقتی علم جنگ علیه کشور برافراشته می شد عاشقانه و زینب گونه با حضورپررنگشان جلایی خاص به تاریخ بخشیدند به گونه ای که امام خمینی (ره) در مورد آنان فرمودند: «کار زنان اگر بیشتر از مردان نبود کمتر از آنان هم نبود». با آنکه جهاد به عهده آنان نبود اما تاب و توان ساکت نشستن نداشته و خود را به معرکه جهاد رساندند و وظایفی را انجام دادند که از جمله آنها کمک رسانی در پشت جبهه ها بود، گاهی تقویت روحیه رزمندگان برای حضور پرشورشان در میدان جنگ به راستی مادری که جوانش را با صلوات راهی جنگ نمود و پس از شهادتش همچون مادر شهیدان مهدی و مجید رزین الدین لباس سفید بر تن کرد چه کم از مادر وهب در روز عاشورا دارد که حتی سر فرزندش را به قلب دشمن پرتاب می کند و فریاد می زند آنچه در راه خدا داده ایم پس نمی گیریم. گاهی برای رزمندگان تدارک غذا و آشپزی داشتند و گاهی به جمع آوری کمک های نقدی و غیرنقدی مردم اهتمام ورزیدند، گاه وظیفه خیاطی و دوخت لباس رزمندگان و گاه اهدای خون به نیازمندان، گاهی اوقات مانند حضرت زینب چنان سخنرانی ها با سوزی برای زنان انجام می دادند که هر مادری با شوق و اشتیاق  فرزندش را راهی میدان جنگ می کرد.سخنرانی فهیمه بابائیان پور در شهادت همسرش غلامرضا صادق زاده موج عظیمی از احساسات را برافروخت وقتی لباس سفید بر تن نمود و فریاد زد الهی رضاً برضائک وقتی می گفت همسرم شهادت مبارکت باد در مجلس ختم وقتی گفت این ختم نیست بلکه آغازی زیباست هر زنی را به تکاپو واداشت تا برای این مرز و بوم قدمی بردارد واین چنین زنان ما بوده وهستند و تا پایان جان به حضرت زینب اقتدا می کنند.

 فصلنامه نجد شماره13 زمستان93