توکل برخدا

شهرضا وبزرگان

در ادامه معرفی بزرگان شهرمان در این شماره به معرفی استاد اخلاق برجسته شهر، جانباز فاجعه 7 تیر و پدر شهید آیت اله شیخ قدرت اله نجفی می پردازیم. ایشان در تاریخ 1/4/1319 شمسی مطابق با 15 جمادی الاول 1359 هـ.ق در شهرستان شهرضا (قمشه) متولد شدند. ایشان در حال حاضر ضمن وعظ، ارشاد و خطابه در شهرضا به تدریس در حوزه و دانشگاه مشغول می باشند. طبق گفته استاد و معرفی ای که در رادیو معارف داشتند ایشان از کودکی علاقه زیاد به روحانیون داشتند و به تحصیل در حوزه مشغول شدند و از سن 17 سالگی وارد حوزه علمیه قم شده و در درس اساتید و علمای بزرگ همچون آیت اله ستوده، اعتمادی، سلطانی، شهید مطهری تلمذ نمودند و اساتید حکمت و عرفان ایشان علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت اله حسن زاده آملی و جوادی آملی بودند.

از جمله سوابق فرهنگی ایشان قبل و بعد از انقلاب اسلامی به این شرح است: قبل از پیروی انقلاب اسلامی، شرکت در تحصن ها و تظاهرات علما و مردم شهر، افشای جنایات ستم شاهی در منبرها و ممنوع المنبر شدن در شهرضا بدلیل فعالیتهای سیاسی و انقلابی و بعد از انقلاب ایشان نماینده دوره اول و پنجم مجلس بودند و در تدوین ماهنامه های متعدد اخلاقی- عقیدتی و سیاسی فعال بودند. تدوین 755 مقاله در روزنامه رسالت در سالهای 72 تا 75 که در کتابی با عنوان «قطره ای از دریای معارف» در دو جلد

در سال 88 توسط انتشارات حوزه به چاپ رسیده از جمله فعالیتهای استاد بزرگوار می باشد.

مجموعه سخنرانی های ایشان در برنامه «مکارم خوبان» از رادیو معارف در سال های 87 تا 90 پخش شده و اخیراً هم رادیو معارف تمام سخنرانی ها را در قالب 4 سی دی تنظیم و تکثیر نموده است. از دیگر اقدامات و فعالیتهای استاد نوشتن کتاب «با سالکان وادی نور» و «چشمه های سلوک» در چهار موضوع مختلف و «اخلاق نظری» برای طلاب سطوح مقدماتی حوزه    می باشد.

جهت آشنایی بیشتر با ایشان به رساله مرد فریاد و سکوت و کتاب قطره ای از دریای معارف ج 2 فصل 5 می توان مراجعه کرد. انشاءاله این استاد بزرگوار همیشه سلامت باشند و مردم شهر بتوانند از انفاس عرفانی ایشان در منبرها استفاده ببرند.

* پایگاه اندیشوران حوزه

* رادیو معارف، اطلاعات کارشناس آیت اله نجفی

فصلنامه نجد شماره18 پاییز95

درمان چربی خون

 

چربی های موجود در خون به دو گروه تری گلیسرید و کلسترول تقسیم می شوند که با بالا رفتن آنها در خون و اختلال در سوخت و ساز چربی در بدن شخص دچار چربی خون می شود. خطرات این افزایش تجمع چربی در دیواره رگها و تنگی آنها می باشد که باعث خطر ابتلا به سکته مغزی، درد قفسه سینه و گرفتگی عروق می شود.

نسخه های گیاهی برای کاهش چربی خون

برای کاهش چربی خون یک گیاه بسیار مفید «سیر»      می باشد که علاوه بر کاهش کلسترول و تری گلیسرید خاصیت ضد میکروبی و ویروسی هم دارد و فشار خون و قند خون را کاهش می دهد و خون را رقیق می کند.

«میوه زیتون» و روغن آن هم یک میوه مفید برای کاهش چربی خون می باشد، همچنین عصاره برگ گیاه «مرزه» چربی خون را کاهش می دهد. «تخم شوید» هم که در دارویی به نام «آنتوم» موجود است پایین آورنده چربی خون است.

«دم کرده آویشن» از دیدگاه طب سنتی ایران دفع کننده رطوبت و بلغم از بدن است و کاهنده چربی خون.

«فلفل سیاه» به دلیل داشتن ماده پیرین، تشکیل سلول های

جدید چربی را متوقف می کند و خاصیت ضدچربی دارد.

مرتضی صفوی، متخصص تغذیه گفته است: مصرف «خرفه» به صورت خام یا پخته موجب کاهش چربی خون و رفع التهاب بدن می شود. خرفه تصفیه کننده خون، تب بر، ادرار آور صفراآور، ضداسکوربوت و کمبود ویتامین c، رفع کننده میخچه و دمل و جوش می باشد.

خوردن «آبغوره» ناشتا نیز یک تجویز گیاهی دیگر برای کاهش چربی خون است و بطور کلی اصلاح رژیم غذایی و مصرف میوه جات و سبزیجان متعدد و مختلف و کم کردن مصرف غذاهایی همچون فست فودها، گوشت قرمز، برنج، سرخ کردنی ها، شیرینی جات و خامه و… عامل بسیار خوبی برای بدست آوردن سلامتی و شادابی بدن و کم شدن چربی خون می باشد.

سایت بیتوته

سایت تبیان

سایت تحلیلی خبری عصر ایران

شبکه اطلاع رسانی افغانستان

فصلنامه نجدشماره18پاییز95

فانوس راه

          شهیدمصطفی ردانی پور

گفتم: با فرمانده تان کار دارم. گفت: الان ساعت 11 است ملاقاتی قبول نمی کنه. رفتم پشت در اتاقش در زدم. گفت: کیه؟ گفتم مصطفی. گفت: بیا تو. سرش را از سجده برداشت. چشمهایش خیس و رنگش پریده بود. نگران شدم گفتم چه خبر شده؟ کسی طوری شده؟ دو زانو نشست، سرش را انداخت پایین، زل زد به مهرش، دانه های تسبیح را یکی یکی از لای انگشتانش رد می کرد گفت: ساعت 11 تا 12 هر روز را فقط برای خدا گذاشتم، بر می گردم کارهایم را نگاه می کنم. از خودم می پرسم کارهایی که کردم برای خدا بود یا برای دل خودم؟

«حرفهای شنیدنی»

فصلنامه نجد شماره18پاییز95

فانوس راه

        شهیدحسن باقری

سال آخر دبیرستان که بود یک شب با غریبه ای آمد خانه، شام به او داد و حسابی ازش پذیرایی کرد می گفت: از شهرستان آمده فردا صبح کار اداری اش را انجام می ده و می ره. پسرم دلش نیامده بود بنده خدا گوشه خیابان بخوابه به بزرگی دلش غبطه خوردم.

«کتاب یادگاران ، خاطرات شهید حسن باقری»

شهیددکتر مجید شهریاری

توی محل کار ده ساعت کار می کرد اما هفت ساعت به عنوان ساعت کاری می زد، می گفت فکر می کنم فلان کار شخصی هم کرده ام و اینطور مقید بود در حساب کتاب بیت المال. شب ها هم کالا، نذورات و هدایا را بر می داشت می برد برای فقرا.

«کتاب شهید علم، ص75 و 116»

فصلنامه نجد شماره18پاییز95