شهرضا وبزرگان

استاد حکیم ملامحمدهادی فرزانه در سال 1302 هجری قمری در شهرستان شهرضا در خانواده ای که سابقه طولانی در علم و دانش داشته اند متولد شدند. به گفته برخی از بزرگان خانواده ایشان در هفتصد سال گذشته نسل اندر نسل همگی اهل علم و دانش بوده اند. ایشان تا سن 22 سالگی در شهرضا بودند و در خدمت پدر بزرگوارشان مقدمات و برخی دروس سطح را فرا گرفتند و مدتی هم در محضر درس استاد بزرگ فلسفه و عرفان حکیم نصراله بهره گرفته و سپس به اصفهان مهاجرت کرده و از استادان به نام و پرآوازه اصفهان بهره های فراوان بردند و در سن 32 سالگی که پدر ایشان دار فانی را وداع گفتند مردم فرهیخته و عالم دوست شهرضا از ایشان خواستند تا به زادگاهشان شهرضا برگردند و ایشان هم تا پایان عمر به مدت 50 سال در شهرضا به تدریس، اقامه نماز جماعت، مجلس وعظ و سخنرانی حل مشکلات مردم و… پرداختند. از جمله استادان ایشان سیدمحمد باقر درچه ای، سیدمحمد باقر حکیم باشی، میرسیدعبدالحسین مدرس خاتون آبادی، آیت اله شیخ عبدالکریم گزی، علامه میرمحمد صادق خاتون آبادی که همگی از علمای برجسته بودند و زمانی که حوزه علمیه شهرضا تازه تأسیس شده بود حکیم فرزانه، مدتی در مدرسه حسینیه شرح اصول کافی ملاصدرا را تدریس می کردند و بیشتر علمای شهرضا مانند: حاج سیدفضل اله حجازی، حاج سیدعلی حجازی، حاج سیدشهاب الدین قدسی، حاج شیخ عبدالعلی بهاری، حاج شیخ عبدالرحیم ملکیان، حاج سیدحسن میربد (مدرس)، حاج شیخ محمد زارعان، حاج شیخ عبدالحسین نباتی، حاج شیخ غدیرعلی ممیز و عالمان و وعاظ متعدد دیگر همگی از شاگردان برجسته حکیم فرزانه(ره) بودند.

حکیم فرزانه شخصیتی منحصر به فرد داشتند و خصوصیاتيز از دنیای ش چون آزادگی، پرهیزکاری، مناعت طبع، خویشتنداری، ساده زیستی، رک گویی، آرامش و وقار از جمله ویژگی های ایشان بود.

ایشان سه پسر به نام های علی، نبی اله و مهدی داشتند که هر کدام در رشته های علمی خود به مراتب بالایی دست یافتند که دکتر مهدی فرزانه فرزند سوم حکیم که متولد سال 1313 شمسی می باشند با گرفتن تخصص خود در رشته زنان و زایمان هنوز به کار خود به عنوان پزشکی با تجربه در شهرضا به درمان بیماران می پردازند.

یکی از بزرگترین نصایح حکیم فرزانه به شاگردانش این بود که خشک مقدسی را رها کنید و با عبارات صریح تر اینگونه بیان می کردند که برای مردم صلوات سوت دار نفرستید! چنین رفتاری سبب می­شود که اگر روزی پیش رویشان لبخند زدید، شما را از عدالت ساقط می دانند.

حکیم فرزانه تا روز دوشنبه اول آذر 1344  چند روز قبل از فوتشان تدریس اسفار و مکاسب و قوانین و منظومه و حکمت اشراق را تعطیل ننمودند و وقتی چهارم آذر سال 44 خبر رحلت این عالم ربانی در شهر پیچید مردم شهرضا بهمراه هیئت های مذهبی در مراسم تشییع جنازه ایشان شرکت کرده و تا چهل روز مجالس ترحیم آن فقیه عادل و  اندیشمند سترگ، یار و غمخوار مردم در شهر برگزار می شد.*

 

*   سایت دانشگاه شهرضا

 کتاب روشنای یادها، نعمت اله جعفری

فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

سیاهی وسفیدی

از استاد بزرگی پرسیدند: بهترین خاطره شما از دوران تحصیل چه بود؟ او جواب داد: روزی معلم علوم ما وارد کلاس شد و برگه سفیدرنگی را به تخته سیاه چسباند در وسط آن لکه ای با جوهر سیاه نمایان بود. معلم از شاگردان پرسید: بچه ها در این برگه چه می بینید؟ همه جواب دادند یک لکه سیاه! معلم لحظاتی در مقابل تخته کلاس راه رفت و سپس با دست خود به اطراف لکه سیاه اشاره کرد و گفت: بچه های عزیز! چرا این همه سفیدی اطراف لکه سیاه را ندیدید؟ استاد بزرگ می گوید: از آنروز تلاش­ کردم اول سفیدی(خوبی­ها، نکات مثبت، روشنایی­ها و…) را بنگرم.

فصلنامه نجد شماره 19 زمستان95

السلام علیک یا بقیة الله

چه روزها که یک به یک غروب نشد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتش سخن! تبر به دوش بت شکن!

خدای من دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم، نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی!

تمام طول هفته را به  انتظار   جمعه ام

دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی

   «مهدی جهاندار »

فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

حضرت زهرا (س) الگوی یک زندگی سالم

یکی از مباحث مهمی که در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) به صورت خاص باید دنبال شود و در آیات قرآن و روایات به صورت عام بحث الگو پذیری و انتخاب اسوه و الگو است.

انسان غالباً با نمونه های عینی وقتی برخورد می کند بهتر از نوشته ها و کتاب ها و فرضیه ها می تواند درس بگیرد.وقتی بگویند آقا شما در ورزش این چندتا فن را انجام بده، یا در شنا این چند کار را انجام بده،یا نه،دست یه کسی را بگیرند ببرند داخل آب بگویند این طور شنا کن،زود تر یاد می گیرد. نقش مربی ملموس، نقش الگوی عینی از کلی گویی خیلی بهتر است،به همین دلیل است که قرآن کریم یک نظامی ترسیم کرده برای الگو گیری و تبعیت که از چه کسی باید الگو گرفت و از چه کسی نباید الگو گرفت.نظام الگویی که در قرآن ترسیم شده و تبعیت که در قرآن آمده است یک جنبه منفی دارد  یکی مثبت. نظام تبعیتی که از نظر قرآن مردود است تبعیت از ظن و گمان، تبعیت از هوا و هوس، تبعیت از شیطان و تبعیت از شخصیت هایی مانند فرعون است که اینها همه تبعیت های مذموم می باشند  در مقابل تبعیت از انبیاء، ائمه، پیامبر گرامی اسلام، تبعیت از حق و تبعیت از قرآن، تبعیت و پیروی و الگوپذیری پسندیده می باشد. پس با نگاه به آیات قرآن می بینیم که نظام الگویی خیلی زیبا ترسیم شده است.

صاحب ینابیع الموده، فندوزی یک روایتی نقل کرده که پیامبر(ص) فرمودند: دخترم شش افتخار ما داریم که همه اینها به شکلی به تو بر می گردد که حسنین، رسول خدا، جعفر بن ابیطالب، امیرالمومنین و مهدی این امت است. فاطمه زهرا(س) الگوست و باید روی الگوهای رفتاری ایشان بیشتر کار شود.اگرچه از جزء جزء زندگی ایشان خبر نداریم اما همان 50 و 60 داستان و گزارش آمده هم برای الگوگیری از ایشان بس است و یکی از قسمت های زندگی ایشان که می تواند الگو باشد مسأله ادب حضرت زهرا سلام الله علیهاست.

ادب حضرت:

همه شنیدند وقتی آیه نازل شد پیامبر را به نام صدا نزنید حضرت آمد نزد پدر بزرگوارش و گفت: السلام علیک یا رسول الله، پیامبر دیدند فاطمه (س) ایشان را رسول الله صدا می کند فرمودند دخترم «قولی یا ابه» یعنی تو به من بگو باباجان «فانه ارضی للرب» یعنی خدا بیشتر راضی است که تو مرا پدر خطاب کنی این گفتن رسول الله مال تو نیست (این ادب حضرت است).

بی بی دو عالم شخصیتی که دو روز غذا در خانه اش نیست به حضرت علی عرض می کند من از خدا خجالت کشیدم، شرم کردم تکلیفی به گردن شما بیندازم که توانش را نداری (این ادب حضرت در برخورد با همسر است)

در برخورد با فرزند و دعا برای همسایه که از شب تا صبح برای همسایه دعا کرد و برای خود دعایی نکرد. این یکی از جنبه های الگویی حضرت است که باید بیشتر رویش عنایت داشته باشیم.

جنبه دوم الگوگیری از حضرت زهرا، جنبه خداترسی و بعد عبادی حضرت زهراست شخصیتی که همه وجودش محض خداست. روایت است که رسول خدا نشسته بودند جبرئیل آمد، عرض کرد یا رسول الله! حضرت حق پیام می رساند و می فرماید به فاطمه بگویید هرچه می خواهد از من بطلبد، زهرا مرضیه وقتی این پیشنهاد را شنید، سر پایین انداخت بعد فرمود یا ابتاه هیچ حاجتی ندارم غیر از اینکه توجهم به خدا بیشتر شود.

ببینید حضرت زهرا با همه توجهی که به خدا دارد می فرماید فقط می خواهم توجهم به خدا بیشتر شود.

خداوند به همه ما توفیق الگوپذیری و عمل به کلمات نورانی پیامبر و اهل بیتشان را عنایت بفرماید. «آمین»

فصلنامه نجد شماره19 زمستان95

 

 

رسم جوانمردی

سعدی در کتاب گلستان می گوید: شبی در کاروانی بودم. سیاهی شب رو به پایان بود. کاروانیان در کنار بیشه ای به خواب خوشی رفته بودند. عاشقی سرمست از عشق الهی همراه آنان بود.. نیمه شب مقداری غذا برداشت و رو به بیابان رفت. آرام و قرار نداشت وقتی روز شد به او گفتم: این چه حالی بود که دیشب داشتی؟او گفت: وقتی صدای تسبیح درختان، پرندگان، قورباغه ها و حتی چهارپایان را شنیدم با خود گفتم: رسم جوانمردی نیست که این ها در حال گفتن تسبیح باشند و من در خواب غفلت به سر ببرم.

فصلنامه نجد شماره 19 زمستان 95