نشریه الکترونیک نجد

مَا کانَ لَکُم اَن تُنبِتُوا شَجَرَها «شما قدرت نداشتید که درختان این باغ های زیبا را برویانید» (سوره نمل/ آیه60)

درخت زیباترین مظهر خلقت، نماد آبادانی، شاخص سبزی و خرمی و مظهر زندگی است. باعث صفا و پاکی طبیعت می شود و با جذب گازهای سمی سبب تلطیف هوا. تمام قسمتهای درخت مفید است از برگ و شاخه و میوه و تنه تا ریشه، ریشه ها از فرسایش خاک جلوگیری می کنند و برگ و شاخه ها تغذیه خوبی برای گروهی از حیواناتند، سایبان بزرگی برای گیاهان و گلهای کوچک که تحمل باد و باران های تند و گرمای زیاد آفتاب را ندارند و کود مناسبی می شوند برای سایر گیاهان. میوه ها منبع سرشاری از انواع ویتامین های مورد نیاز بدن انسان و چوب درختان ابزار مناسب ساخت و ساز بسیاری از وسایل مورد نیاز انسانها. از بعضی درخت ها در صنعت داروسازی استفاده می شود یا بوسیله میوه و برگ بعضی، مواد خوشبو کننده، ضدعفونی کننده، رنگ گیاهی، عطر و یا چسب و… تهیه می شود. خلاصه اینکه درخت این آفریده ی عظیم خداوند در اکثر شئون زندگی انسان مثمر ثمر است و به همین دلیل در روایات ائمه مصعومین سفارش زیادی به کاشتن درخت شده و ثواب زیادی نیز بر آن بیان کرده اند در تاریخ ایران روز پانزدهم اسفند «روز درختکاری» نام گرفته است. در جلد پنجم کتاب میزان الحکمه روایاتی درباره فضیلت درخت و درختکاری آمده که انشاءاله همه ما پیرو دستورات ائمه به این امر مهم (کاشت درخت و حفاظت از آن) اهتمام گماشته و از آموزه های اصیل اسلامی پیروی کنیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: اگر قیامت فرا رسد و در دست یکی از شما نهالی باشد، چنانچه بتواند برنخیزد تا آن را بکارد این کار را بکند. همچنین فرموده اند: هر مسلمانی بذری بیفشاند یا نهالی بکارد و از حاصل آن بذر و نهال پرنده ای یا انسانی یا چرنده ای بخورد، آن برای او صدقه محسوب می شود. امام صادق علیه السلام فرموده اند: درختان میوه را قطع نکنید که خداوند بر سر شما عذاب فرو می ریزد. امام کاظم علیه¬السلام فرموده¬اند: در پاسخ به پرسش احمدبن محمد بن ابی نصر از بریدن درخت سدر فرمودند: یکی از دوستان تو نیز در این باره از من پرسید و من به او نوشتم ابوالحسن علیه السلام درخت سدری را برید و به جای آن یک انگور بن نشاند.

فصلنامه نجدشماره13زمستان93

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت              به غمــزه مسأله آموز صد معلم شد

روزی ابتر خواندندت      پروردگار کوثرت داد       روزی مجنون خواندندت       پروردگار رحمه للعالمینت کرد     روزی شاعر خواندندت   پروردگار قرآن معجزه همیشه زنده ات داد

 امروز از سر همان بغض و دشمنی توهین می کنند زیرا آهنگ نامت بیش از پیش جهان را پر کرده است و بیش از پیش محبوبی.

 پروردگار از دل مکر آنها آوازه ات رادر جهان باز هویدا می کند و از دل دسیسه هایشان راه هدایت باز می کند برای غافلان «و مکروا مکرالله و الله خیر الماکرین»

 آن کس را که خدای بزرگ می کند چه کس می تواند خوارش کند «تعز من تشاء و تذل من تشاء» عجیب نیست که حرف حق به گوششان نمی رسد اینها همان کسانی هستند که بر قلوبشان مهر زده اند.

یا حبیبی یا نبی الله دوستت دارم، آری! سبزی دلنشین گنبدت را و سبزی فرشهای روضه رضوانت را دوست دارم.

دوست دارم … دوست دارم…

فصلنامه نجد شماره13 زمستان 93

به مناسبت بیستم دی ماه روز شهادت امیر کبیر

میرزا محمدتقی خان فراهانی مشهور به امیرکبیر یکی از صدراعظم های ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. وی همسر عزت الدوله خواهر ناصرالدین شاه، پدر تاج الملوک همسر مظفرالدین شاه قاجار و پدربزرگ محمدعلی شاه، ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود.

او بنیان گذار دارالفنون بود که برای آموزش دانش و فن آوری های نو به فرمان او در تهران پایه گذاری شد. همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله کارهای اوست، او با دسیسه اطرافیان شاه از جایگاه خود به کاشان تبعید شد و در حمام کاشان به دستور ناصرالدین شاه به قتل رسید و پیکرش در شهر کربلا به خاک سپرده شد.«ویکی پدیا»

او گام های استواری برای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور و نیز رشد اقتصاد تجاری کشور برداشت و برای مثبت شدن تراز بازرگانی خارجی ایران تلاش های فراوانی انجام داد. او چون خود فردی مذهبی بود در ارتقاء شأن و منزلت علما و روحانیون بسیار تلاش کرد.

وطن دوستی امیرکبیر و تلاش برای برقراری عدالت و امنیت و دیگر اقدامات اصلاح گرانه او در طول دوران کوتاه (4 ساله) صدرات بود.

وفادارترین یار محمدتقی همسر او بود و هیچگاه از شوهرش جدا نمی شد تا اینکه مهدعلیا با فرستادن پیغامی به دختر خود با این موضوع که شاه تصمیم دارد محمدتقی را به کربلا بفرستد او را از همسرش دور کرد.وقتی محمدتقی به حمام در فین کاشان رفت ناگاه میرغضبان از راه رسیدند و او را به شهادت رساندند. عزت الدوله بعد از فوت همسر دستور داد پیکر او را به کربلای معلی انتقال دهند و در آنجا به خاک سپردند¹.

بارالها او را که در راه اعتلای دین تو، برای رفاه و آسایش ملت و در جهت بالندگی کشور خویش گام برداشت قرین رحمت خود بفرما.

1. میرزا تقی خان امیرکبیر نوشته مریم نژادی اکبری مهربان

-زندگانی میرزا تقی خان امیرکبیر نوشته حسین ملکی

 فصلنامه نجد شماره13 زمستان 93

طلاب جوان که در فضای معطر انقلاب، خود را به درس و بحث فقه اسلام و مقدمات آن سپرده اند باید بدانند که این یکی از برترین جهادهای این روزگار است. انقلاب، چشم انتظار آنهاست که ساخته و پرداخته از راه برسند و ادامه حرکت امت به سوی نظام کامل اسلامی را تضمین کنند. طلاب باید خود را برای قبول سخت ترین و ارزنده ترین خدمات که به دوش فقهاء بزرگ است آماده کنند.

عالم دین امروز و فردا محتاج علم وافر است، آگاهی از جهان و جریان های زندگی، اطلاع از دشمن ها و دشمنی ها و خدعه ها در مقابله با اسلام، تکیه و اعتماد به مردم و نیروهای مردمی، ایمان به قدرت خود و قدرت  مردم که منبعث از قدرت خدا و مظهری است از آن و همچنین محتاج به خلق و خوی مسلمانانه و صبر و حلم پیامبرانه است، طلاب عزیز باید خود را با چنین الگویی منطبق و برای چنان مسئولیتی مهیا سازند.

 درس، عبادت، اخلاق و فعالیتهای سیاسی، چهار محور خودسازی طلاب این روزگار است که از آن نباید غفلت کنند.

  آداب الطلاب، صفحه 189 به نقل از نامه رهبر معظم انقلاب به آیت اله مجتهدی

 فصلنامه نجد شماره13 زمستان93

صلابت ورسایی سخن فقط در فریاد زدن نیست گاهی قلم فریادش رساتر وشنیدنی تر وماندگار تر است پس ، زیبای من بگذار قلم را حرکت دهم وسیاهی اش را نقش بندم به سفیدی کاغذ ، نقشی که جمله دوست داشتن تو باشد .بگذار به زبان قلم فریاد بزنم دوستت دارم وطن وبگذار دوباره آسمان نیلگونت را به نظاره بنشینم واز پرواز پهباد ها وماهواره هایت احساس افتخار وغرور را در خودم جستجو کنم . بگذار خوب نگاه کنم آنچه آرش های زمانه به سوی آسمانت به پرواز درآورده اند. بگذار صدای پرندگان آهنی در فضای کشورم طنین انداز شود تا همه درک کنیم که خواستن توانستن است وحق مسلممان را هم میخواهیم وهم در بدست آوردنش ، میتوانیم .بگذار روی رادارهایشان وجود پرندگان دست ساز جوانان کشورم را دریافت کنند تا بیش از پیش باورشان شود عمق نگاه دور اندیش ایرانی را ، عظمت اندیشه های ایرانی را ، صلابتش را ، غیرتش را.

آری ، هیچ گاه دست بوس ونوکر دول غرب نخواهیم بود .

بگذار آرش های کمتن دار تیر پیشرفت وتکنولوژی همراه با عزتشان را به سمت چشم کوردلان نشانه بگیرند .اینجا پراست از اسفندیار وسهراب .اگرچه دیو های شاهنامه امروز دوسر نیستند که چند سر دارند ولی چه باک که مردمان این سرزمین پیوسته زمزمه میکنند که بار الها آن کس که تورادارد چه چیز ندارد وآن کس که تورا ندارد چه چیز دارد .پس بگذار بدانند که پشتمان گرم است به یاری خدا وپرتاب ، اول راهمان است .

صعود تا ثریامدتهاست در ذهن ایرانی نقش بسته است ویادمان هست ویادشان باشد که پیامبر رحمتمان فرمودند:اگر علم در ثریا هم باشد مردمانی از فارس به آن دست می یابند .

آری ای وطنم بگذار دوباره زمزمه کنم «چوایران نباشد تن من مباد»

وبگذار تا قلم رابه خدمت بگیرم وبنویسم برای تک تک فرزندانت تبریک باشی برای صلابت تو ودست مریضات بگویم به فرزندانت که قدرت، صلابت، وپیشرفت تو آرزوی همیشگی آنان بوده است . واکنون دعا میکنم بار الها ایمان، خاک ، ناموس ، عزت ، و… سرزمینم را نگهبان باش.

به امید روزی که سایه بیرق سبز آخرین ذخیره الهی بر بام این خاک ، عزتمان را کامل کند.

فصلنامه نجد شماره 13 زمستان 93