فصل بلوغ
جمعه 96/03/26
از گرد راه می رسی از فراسوی فصلی سرد و بارانی، ابرهای تیره را از صفحه آسمان می تکانی، پلک می زنی و گل های رنگ رنگ از نگاه خاک می روید. لبخند می زنی و درختان به سبزی قیام می کنند، عشوه می کنی و زمستان بهار می شود.
این جا بهار، ساکنین خاک را به زندگی می خواند. بهار، فصل اعتدال و راستی است، فصل قد کشیدن گل های ایمان در باغچه دل، قلمرو و رویش خوبی هاست و فصل جاری شدن و رسیدن. فصلی که غنچه های لب فرو بسته دهان می گشایند و گل می کنند. بهار که می آید، کوچه ها به بن بست رسیده از سرما به رقص بر می خیزند و رهگذران را به شوق می آورند، یخ های مکرر زمستانی آب می شود و چشمه چشمه طراوت بر سنگفرش خیابان ها راه می پوید.
بهار که می آید دستهای سخاوت زمین گل می کند و آسمان، گرمی حیات را مهربانتر از همیشه در رگ و روح بی جان خاک می پاشد. بهار که می آید صدای گام های ظهور بهتر از هر زمان گوش را می نوازد، پنجره های بسته رو به آسمان گشوده می شوند و دستهای قنوتشان را به پرواز در می آورند. بهار که می آید زمین لباس سپید برفی اش را از تن می کَند تا لباس سبز بلوغ بر تن کند.
آری، بهار فصل بلوغ و تماشاست فصلی که یاس ها عطر دوستی می پراکنند و گل های سرخ، خدا را شهادت می دهند. چه دل انگیزاست مژده بهار، آن گاه که هوای سرد ناجوانمردانه بر شاخ و برگ باغ تازیانه می کوبد و از هر سو بادهای سردرگمی هیجان مرگ در جان درختان می افکند. گاه از این آرزو که کاش چار فصل زمین بهار باشد پشیمان می شوم و می دانم بی پاییز و زمستان، بهار رنگ و نمایی ندارد.
می دانم اگر آن سفر کرده از کوچ هزاران ساله بر گردد و فصل پنجم رویش را بر خاک بگستراند بهار حقیقی با همه طراوت و زیبایی اش به جهان لبخند خواهد زد.*
* علی خیری، ماهنامه اشارات، ش 47، ص50
فصلنامه نجد شماره بیستم بهار96
نکات ناب از آیت الله بهجت
چهارشنبه 96/03/24
از آیت اله بهجت سوال شد چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟ در پاسخ فرمودند: کسی که باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.
به آیت اله بهجت گفتند: کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید. فرمودند: لازم نیست یک کتاب باشد یک جمله کافی است که بدانی {خدا می بیند…}
از ایشان نقل شده که یک چیزی به شما بگویم که هر جا بروید این است و جز این نیست. بروید گناه نکنید، به آنچه می دانید عمل کنید و معلومات را زیر پا نگذارید. این تمام عرفان است…
همچنین فرموده اند: اگر کسی طالب معرفت باشد و در طلب جدیت و خلوص داشته باشد در و دیوار به اذن ا… معلمش خواهد بود وگرنه سخن پیامبر«ص» هم در او اثر نخواهد کرد چنانکه در ابوجهل اثر نکرد.
آیت اله بهجت فرمودند: هرکس در بین الطلوعین یعنی بین فجر کاذب و فجر صادق (5 دقیقه قبل از اذان صبح تا 5 دقیقه بعد از اذان صبح) این ذکر را بگوید هر حاجتی داشته باشدبرآورده می شود ولو اگر تشرف به خدمت امام زمان باشد.(چهارده صلوات+ چهل مرتبه یا مولای یا صاحب الزمان ادرکنی+ چهارده صلوات)
در سخنان ایشان آمده که هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد. ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم.
ایشان فرمودند برای دوری از ریا «لا حول و لا قوه الا بالله» زیاد بگویید. برای درمان عصبانیت صلوات بفرستید.برای تمرکز فکر «لا اله الا الله» زیاد بگویید و اگر می خواهید در کارتان گره نیفتد و موفق شوید تا می توانید استغفار کنید اگر اثر نکرد من جوابگویش هستم.
فصلنامه نجد شماره بیستم بهار 96
کلام رهبری ، وظیفه مردم
چهارشنبه 96/03/24
رهبر معظم اسلامی در سخنرانی خود در حرم مطهر رضوی نکات متعددی را بیان کردند از جمله در مورد وظیفه مردم در زمینه تولید داخلی. ایشان فرمودند: یکی از مسایل بسیار مهم در مسئله تولید داخلی احساس مسئولیت آحاد مردم است و این را مردم عزیز ما بدانند که کار، فقط به عهده مسئولین نیست بلکه کار بر عهده خود مردم هم هست.
علاوه بر تأکید بر تولید داخلی مصرف داخلی هم مورد توقع است و از خریدهای خارجی باید پرهیز شود. یکی از توقعات این است که جوان های عزیز ما واقعاً دنبال کار باشند و بی حالی و بی مسئولیتی وجود نداشته باشد. باید در صادرات اجناس به خارج از کشور مشتری بیرونی را نسبت به تولید داخلی بدبین نکنیم.
و بنده از کارآفرینان کشور دعوت می کنم که وارد میدان شوند و انشاء اله در این زمینه کار انجام بدهند. و در زمینه رونق داخلی دو مسئله مهم وجود دارد یکی جلوگیری از واردات کالاهایی که در داخل تولید می شود یا قابل تولید است و دیگری مبارزه با باندهای قاچاق کالا در کشور.
انشاءاله هر کدام از ما به عنوان یک فرد از این جامعه بتوانیم در حد توان خود درخواست های رهبر عزیز را جامه عمل بپوشانیم.
KHAMENEI.IR
فصلنامه نجد شماره بیستم بهار 96
عالم محضر خداست
سه شنبه 96/03/23
مردی با خود زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن. یک سار شروع به خواندن کرد، اما مرد نشنید. فریاد برآورد: خدایا با من حرف بزن. آذرخش در آسمان غرید اما مرد گوش نکرد. مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: خدایا بگذار تو را ببینم ستاره ای درخشید. اما مرد ندید مرد فریاد کشید: یک معجزه به من نشان بده، نوزادی متولد شد اما مرد توجهی نکرد. پس مرد در نهایت یأس فریاد زد: خدایا مرا لمس کن و بگذار بدانم که اینجا حضور داری، در همین زمان خداوند پایین آمد و مرد را لمس کرد اما مرد پروانه را با دستش پراند و به راهش ادامه داد.
فصلنامه نجد شماره بیستم بهار 96
السلام علیک یا بقیة ا...
سه شنبه 96/03/23
سوال شد امام زمان غایب است یعنی چه؟ گفتم: غایب؟ کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است.
ما مثل بچه ای هستیم که پدرش دست او را گرفته تا جایی ببرد و در طول مسیر از بازار عبور می کنند، بچه جلب ویترین مغازه ها می شود و دست پدر را رها می کند و گم شده.
انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را می گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاع های دنیا شده اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شده اند. امام زمان(عج) گم و غایب نشده است این ما هستیم که گم شده ایم و محجوب گشته ایم. امام غایب نیست، ما نمی بینیم ایشان را. امام حاضرند این چشمان ماست که اسیر دنیا شده و اگر دست از دنیا بردارد آقا را می بیند.
فصلنامه نجد شماره بیستم بهار96