موضوع: "وارث زیبایی ها"

هفته معلم گرامی باد

وارث زیبایی ها

ای معلم تو را به چه مانند کنم. دل دریایی ات لبریز از آرامش است همچون کوه استوار ازحوادث روزگار ایستاده ای و همچون ابر باران پرشکوه معرفت بر چمن های دشت دانش آموختگی فرو می ریزی.

خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما و حرارت کلبه سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است.

غنچه­ی تبسمی که از گلستان لبهای تو می روید، طراوت لحظه های ابهام و زیبابخش وجود ماست.

کلام روح بخش و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و آهنگ زندگی را به شور در می آورد. روانی به لطافت گلبرگ های ارغوان داری که از احساس و شور و شعف لبریز است. دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته و شمع وجودت از نیروی ایمان و انسانیت شعله ور است.

سرخی شفق، تابش آفتاب، نغمه بلبلان، صفای بستان، آبی دریاها همه و همه را می توان در تو خلاصه نمود.

معنای کلام امیدبخش تو همچون نسیم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست.

علم آموزی و صبر و ایمان را از پیامبران به ارث برده ای و به حقیقت وارث زیبایی ها بر گستره گیتی هستی.

قدوم سبز تو سبزینه کوچه باغ های زندگی و صفابخش خاطر پر دغدغه ماست. طپش قلب تو آهنگ خوش هستی و جوشش نشاط در غزل شیوای زندگی است.

تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور  می بخشی.

چگونه سپاس گویم مهربانی و لطف تو را که سرشار از عشق و یقین است.

چگونه سپاس گویم تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبه­ی محقر وجودم فروزان است.

آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است و نه کلام وصف.

تنها پروانه جانم بر گرد شمع وجودت، عاشقانه چنین می سراید:

معلم کیمیای جسم و جان است           معلم رهنمای گمرهان است

شده حک بر فــراز قله ی عشق         معلـم وارث پیغمـبران است

فصلنامه نجد شماره14 بهار94