موضوع: "بهار زیبا"

بهارزیبا

نسرین سادات اسدی بهار زیبا قدومت را بر دیده منّت می نهم آنگاه که نسیم وار بر گونه هستی بوسه می زنی و چهره غمگین خاک و دیده خسته نبات را آذین می بندی.
می تابی چون مه تا برویانی
بهار! می دانی در جای جای این شهر کسانی در انتظار دیدند لحظه شماری می کنند؟
پیرمردان خسته از کار در سرمای زمستان، کودکان خیابانی که با آه نهادشان سر چهارراه ها دست هایشان را گرم می کنند، بیمارانی که گوشه خانه ها یا روی تخت بیمارستان ها چشم بر درخت پشت پنجره دوخته اند تا دست نوازشت را بر روی شاخه هایش نظاره گر باشند و تخم مرغ های رنگ کرده مادربزرگ.
بهار یادت باشد به تک تک آنها سری بزنی، یادت باشد اینجا هم نظری بینداز و به سرزمین زمستان زده جسم و روح ما رنگی از تلاش، کوشش و امید را نقاشی کن.
ما همه چشم به راه توایم…

فصلنامه نجد شماره17 بهار95