موضوع: "به سوی امام (ع) ، به عشق امام (ع)"

به سوی امام (ع) ، به عشق امام (ع)

امام صادق(ع) فرمودند کسی که به قصد زیارت امام حسین(ع) از منزلش خارج شود، برای هر قدمی که بر می دارد خداوند یک حسنه برایش می نویسد و یک سیئه از او محو می کند وقتی اعمال را انجام داد و آهنگ بازگشت کرد فرشته ای در مقابل او قرار می گیرد و می گوید رسول خدا به شما سلام می رساند و پیغام می دهد که عمل را از سر گیر که گذشته ات بخشیده شده است. (کامل الزیارات، باب 49)
از وقتی آرام آرام محرم چهره از نقاب بیرون می کشد و به ما نزدیک می شود شال عزا و پارچه های سیاه ما را با خود به سمت کربلا می برند عده زیادی هستند که از سال قبل برای رفتن به کربلا در روز عاشورا برنامه ریزی کرده اند آن هم چه زیارتی، زیارت امام حسین(ع) که با پای دل و پای جسم با هم باشد، بله عده ای برنامه ریزی کرده اند با پای پیاده به امام عشق عرض ادب کنند از وقتی هم تصمیم گرفتند در پوست خود نمی گنجند تنها به زیارت فکر می کنند و زیارت. عده ای رسمشان این است که برای دیدار امام معصوم سختی ها به جان مادی بخرند و کوله باری از معرفت برای روحشان خریداری کنند. راستی وقتی قدم در راه می گذارند و می بینند امامشان این گونه آنها را دعوت کرده احساس غرور می کنند، اما چرا و چگونه است که عده ای سختی به جان می خرند؟ این سوالی است که باید جوابش را از کسی بپرسیم که میان انبوهی از جمعیت بین پیاده ها به سمت کربلا می درخشد وقتی تند تند با دستانش خود را به سمت جلو می راند، وقتی عرق های پیشانی او را می بینیم که قطره قطره بر یقه لباسش می ریزد، وقتی به لبهایش نگاه می کنیم ومی بینیم به ذکر الهی مشغولند، وقتی به پاهای نداشته اش نگاه می کنیم؛ آری آنکه بین تمام جمیعت درخشش خاصی داشت معلولی بود که با تمام سختی خود را بین جمعیت پیاده روی امام حسین انداخته بود و با دست راه می رفت از او که سوال شد چرا با این وضع و حال با چنین سختی به زیارت می روی با لبخندی معنادار جواب می دهد به خاطر محبت حسین(ع)، به خاطر مظلومیت حسین(ع)، می خواهم نشان دهم من عاشق امامی هستم که از تمام هستی اش گذشت تا اسلام زنده بماند او بود که از خون خودجویی ساخت و درخت اسلام را آبیاری کرد تا برای همیشه زنده بماند و چه زیبا نام خودش در کنار اسلام زنده ماند و من با پاهای نداشته ام به کربلا می روم اما قلب و روح من از دستهایم مشتاق ترند برای رسیدن به عشق چرا که با تمام قلبم درک کرده ام که بر امام چه گذشت. حال با این وضعم برای بیعت می روم برای تجدید میثاق با آرمانهای امام. باشد تا مرا بپذیرند.
وقتی یک معلول اینطور جواب سوال می دهد هرگز جای سوالی دیگر باقی نمی ماند و تنها باید گفت: «پیاده رفتن به سرزمین عشق برای دیدار امام عشق حسی است که غیرقابل توصیف است»الهه محمدیان

فصلنامه نجد شماره15 باییز94