موضوع: "گفته ها ونکته ها"

بنج خصلتی که اگر نباشد....

امام صادق(ع) فرمودند: پنج خصلت هست که هر کدام از آنها که نباشد انسان ناقص، عقلش زائل و قلب او مشغول خواهد بود.

اول سلامتی بدن ، دوم امنیت، سوم وسعت رزق ، چهارم مونس موافق (همسر، فرزند و هم نشین صالح و نیک) پنجمین

خصلت که جامع همه این صفات است. سهل گیری، بی تکلف بودن و ساده زیستی و ترک تشریفات و چشم و هم چشمی

است.

          بحار الانوار، ج71، ص 176 به نقل از کتاب سال تبلیغ

فصلنامه نجد شماره بیستم بهار 96

قوانینی که ثبت نشد!!!

1- قانون صف: اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

2- قانون تلفن: اگر شما شماره ای را اشتباه گرفتید آن شماره هیچگاه اشغال نیست.

3- قانون تعمیر: بعد از اینکه دستتان حسابی گریسی شد بینی شما شروع به خارش می کند.

4- قانون کارگاه: اگر چیزی از دستتان افتاد قطعاً به پرت ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

5- قانون حمام: وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد خورد.

7- قانون نتیجه: وقتی می خواهید به کسی ثابت کنید یک ماشین کار نمی کند، کار خواهد کرد.

8- قانون بیومکانیک: نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی به آن نقطه نسبت عکس دارد.

9- قانون روبرو شدن: احتمال روبه رو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می یابد.

10- قانون معذوریت: اگر بهانه تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن دیرتان خواهد شد.

فصلنامه نجد شماره بیستم بهار 96

حکمتهای لقمان

ای فرزند! هفت هزار کلمه حکمت آموختم تو چهار کلمه را حفظ نما که تو را کافی است اگر به آنها عمل کنی:

1- کشتی خود را محکم بساز که دریا بسیار عمیق است.

2- بار خود را سبک کن که گردنه گاهی که در پیش داری از آن گذشتن بسیار دشوار است.

3- توشه بسیار بردار که سفرت بسیار دور و دراز است.

4- عمل را خالص کن که قبول کننده عمل بسیار بینا و داناست.

ای فرزند بدان که چون تو را در قیامت نزد پروردگار تو باز دارند، چهار چیز از تو سوال خواهند کرد:

1- از جوانی تو که در چه چیز کهنه کردی؟

2- از عمر تو که در چه کار فانی کردی؟

3- از مال تو که از کجات کسب کردی و در چه مصرف نمودی؟پس مهیای جواب دادن به اینها شو.

ای فرزند! دنیای خود را به آخرت خود بفروش تا سودمند دنیا و آخرت گردی و آخرت خود را به دنیا مفروش که زیانکار هر دو می شوی.

ای فرزند! گزندگی مکن مردم را که تو را دشمن دارند و زبونی مکش از ایشان که تو را خوار شمارند. بسیار شیرین مباش که تو را بخورند و تلخ مباش که تو را دور افکنند.

ای فرزند! راضی باش به آنچه خدا از برای تو قسمت کرده است تا همیشه با دل خوش زندگانی کنی. اگر خواهی که جمع کنی جمیع عزت های دنیا را، پس قطع کن طمع خود را از آنچه در دست مردم است.1

1. قصه ها و حکمت های لقمان حکیم، علامه مجلسی

فصلنامه نجد شماره بیستم بهار96

 

 

بندی از بهلول

روزی وزیر هارون الرشید از کنار قبرستان رد می شد، دید جناب بهلول استخوان ها را در قبرستان جابه جا می کند و دنبال چیزی می گردد گفت: بهلول اینجا چه می کنی؟ گفت امروز آمده ام اینها را از هم جدا کنم ، فرق بگذارم بین وزیر، دبیر، سرهنگ، سرتیپ، تاجر، حمال و… می خواهم ببینم داخل اینها کدامشان وزیر است! هرچه نگاه می کنم می بینم تمام مثل هم هستند اینها بیخود در دنیا سر هم می زدند…

معارفی از قرآن، آیت اله دستغیب، ص325

وبلاگ صبح ظهور

فصلنامه نجد شماره بیستم بهار96

عالم محضر خداست

مردی با خود زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن. یک سار شروع به خواندن کرد، اما مرد نشنید. فریاد برآورد: خدایا با من حرف بزن. آذرخش در آسمان غرید اما مرد گوش نکرد. مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: خدایا بگذار تو را ببینم ستاره ای درخشید. اما مرد ندید مرد فریاد کشید: یک معجزه به من نشان بده، نوزادی متولد شد اما مرد توجهی نکرد. پس مرد در نهایت یأس فریاد زد: خدایا مرا لمس کن و بگذار بدانم که اینجا حضور داری، در همین زمان خداوند پایین آمد و مرد را لمس کرد اما مرد پروانه را با دستش پراند و به راهش ادامه داد.

 فصلنامه نجد شماره بیستم بهار 96