موضوعات: "فصلنامه نجد شماره 19 زمستان 95" یا "گفته ها ونکته ها" یا "السلام علیک یا بقیة الله" یا "الهی نامه" یا "کلام رهبری" یا "فانوس راه" یا "شهرضا وبزرگان" یا "ًبزشکی" یا "زمزم احکام" یا "خشم وخشونت" یا "حضرت زهرا (س) الگوی یک زندگی سالم" یا "آرامش دکل های نفت" یا "خواص فوق العاده مفید نخود" یا "تهیه فلافل سویا" یا "تفاوت های خدادادی" یا "مصاحبه" یا "کودکانه"

کودکانه

در کتابی با عنوان «حی علی خیر العمل» به 20 سوال درباره نماز با روش تمثیل و تشبیه پاسخ داده شده که کتابی مفید برای پاسخگویی مربیان، والدین و نوجوانان می باشد و برای نمونه یکی از پرسش و پاسخ های این کتاب را آورده ایم.

سوال: آیا موقعی که حال نداشته یا زمانی که حضور قلب ندارم، می توانم نماز نخوانم؟

جواب: هنگامی که استارت ماشین را می زنید اگر موتور سالم باشد، باید ماشین روشن شود و بعد از قرار دادن ماشین روی دنده، چرخ های ماشین به حرکت در می آید. اما بعضی مواقع با استارت ماشین روشن نمی شود در اینجا با هل دادن، چرخ های ماشین به حرکت در می آید و با حرکت چرخ ها، موتور هم روشن می شود. در موقعی هم که قلب انسان می ایستد با تکان دادن دست و تنفس مصنوعی قلب دوباره شروع به کار می کند.

گاهی به خاطر عواملی حال دعا و نماز و عبادت نداریم مثل وقتی که موتور ماشین خاموش شده و یا قلب ایستاده که با هل دادن ماشین و تنفس مصنوعی قلب آنها دوباره مشغول به کار می کنند حالات درونی ما هم همین گونه اند یعنی اگر موقعی که حال و حضور قلب نداریم بصورت ظاهری و مصنوعی شروع به عبادت کنیم و روبه قبله بایستیم و نماز بخوانیم بعد از مدتی دوباره همان حال اولی و حقیقی باز خواهد گشت وموتور عبادت و نماز ما دوباره روشن خواهد شد و ضربان قلب معنوی ما دوباره کار خواهد کرد. پس بی حالی، دلیلی بر ترک نماز نیست. چنانکه اگر کسی بگوید الان که استارت زدم و ماشین روشن نشد پس دیگر این ماشین روشن نمی شود و من دیگر سوار ماشین نمی شوم.

 فصلنامه نجد شماره 19 زمستان 95

 

مصاحبه

نجد: با عرض سلام خدمت مشاور محترم مدرسه علمیه معصومیه(س) ضمن معرفی خود و بیان مدرک تحصیلی تان بفرمایید چه مدتی است به عنوان مشاوره در حوزه مشغول هستید؟

با نام و یاد خدا و با عرض سلام . زهرا جعفری هستم دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته روانشناسی که در سال 1383 پس از گزینش و گذراندن دوره های مشاوره در قم به عنوان مشاوره مشغول به کار شدم.

نجد: در حوزه بیشتر در چه مواردی به طلاب مشاوره    می دهید؟

به طور کلی در زمینه های مختلف از قبیل مشاوره درسی و تحصیلی، روحی، جسمی، خانوادگی و ازدواج…که طلاب نیازمند مشاوره بوده اند در حد توان به آنها کمک کرده ام.

نجد: سوالات و مشکلات خواهران در مشاوره ها بیشتر در چه مواردی هستند؟

تقریباً در همه زمینه ها ارائه مشاوره داشته ام ولی مواردی که فعلاً بیشتر مورد ابتلاء طلاب است یکی به دلیل متأهل بودن و داشتن مسئولیت های خانه داری، همسرداری و فرزنداری و مطالعه و تحصیل بعضاً مشکلاتی وجود دارد که جهت مواجهه و مقابله با این مشکلات مراجعه می نمایند و نیز خواهرانی که در آستانه ازدواج هستند جهت انتخاب همسر مناسب و روند انتخاب همسر نیاز به راهنمایی دارند. مشاوره هایی در مورد برنامه ریزی درسی داشته ایم.

نجد: با توجه به سختی درسهای حوزوی پیشنهاد شما برای بهتر فهمیدن درسها چیست؟

هر درسی اگر به صورت کاربردی آموزش داده و یاد گرفته شود هم فهم آن بهتر است و هم ماندگاری آن بیشتر می شود به طوری که دروسی که مربوط به مسایل مبتلا به فرد باشد و احساس نیاز نسبت به آن در فرد وجود دارد تمام توجه و تمرکز خود را برای یادگیری آن به کار می گیرد و انگیزه یادگیری هم بالا می رود. بنابراین اگر در ابتدای هر ترم هدف از ارائه درس و کاربرد آن در زندگی برای طلاب بیان گردد انگیزه بیشتری جهت فهم و درک درس به وجود می آید. علاوه بر این مسأله دروس حوزوی هم نیاز به مطالعه و هم به مباحثه دارد. اگر دروس به صورت صحیح مطالعه شود یعنی پیشخوانی درس و پس از آن مطالعه و مباحثه، آن درس به طور مطلوبی در ذهن جای گرفته و تثبیت می شود.

نجد: همانطور که در جریان هستید اکثر طلاب خواهر ازدواج کرده و غالباً فرزند هم دارند به نظر شما چطور می توان در کنار رسیدگی به امور خانه و خانواده و همسر و فرزند به درس و تبلیغ هم رسید؟

قطعاً درس خواندن و انجام امور خانه و رسیدگی به همسر و فرزندان کار مشکلی است و نیاز به انگیزه قوی دارد تا فرد بتواند با وجود تحمل این سختی ها از زندگی و تحصیل خود لذت ببرد، بخشی از این مشوق ها مربوط به محل تحصیل است که در صورتی که در مدارسامتیازاتی برای طلاب متأهل در نظر گرفته شود مانند اهداءجوایز، مرخصی تحصیلی و… بسیار مهم است چون در ساعاتی از شبانه روز است که کارها خیلی راحت تر و سریع تر پیش می رود و توانایی انسان بیشتر است و شناسایی این اوقات و برنامه ریزی و انجام امور در این زمانها بسیار راهگشاست.

نجد: با توجه به زیادی حجم درسها برای اینکه طلاب شب امتحان با مشکل مواجه نشوند چه پیشنهادی دارید؟

طلاب باید از ابتدای ترم سعی در انجام وظایف درسی خود به نحو صحیح داشته باشند همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم برای هر جلسه پیش خوانی، مرور مطالب و مباحثه نکاتی که در سر کلاس گفته شده تثبیت می شود و باعث می شود که دروس برای روزهای پایانی ترم تجمع پیدا نکند. اگر این مسأله که به نوعی برنامه ر یزی صحیح است انجام گیرد به هیچ وجه طلاب با مشکل شب امتحان مواجه نمی گردند.

نجد: شما به مسأله برنامه ریزی اشاره داشتید، اکثر برنامه ریزی ها با کارهای ناگهانی و بی برنامه که پیش می آید، قابل انجام نیست چاره حل این مشکل به نظر شما چیست؟

برنامه ریزی باید انعطاف پذیر باشد بدین صورت که مدت زمان مطالعه در هر روز مشخص باشد مثلاً روزی 2 ساعت ولی زمانهایی که مطالعه انجام می گیرد به دست خود طلبه است مثلاً می تواند یک روز عصر این 2 ساعت مطالعه را داشته باشد یا شب و یا اینکه تقسیم کند قسمتی را عصر  قسمتی را شب اگر برنامه ریزی به این شکل باشد. مسایل و برنامه های ناگهانی نمی تواند مشکل زیادی ایجاد کند چون به هر حال در روز حتی با احتساب اینکه مدتی را به کار دیگر مشغول باشد این فرصت را

می تواند در هر زمانی برای خود ایجاد کند. علاوه بر این اگر دروس در زمان مشخص خود مطالعه گردد با یک مشکل ناگهانی، اختلال غیرقابل جبرانی در روند برنامه ریزی ایجاد نمی گردد.

نجد: در پایان اگر نکته یا موردی را می دانید که نیاز به بیان دارد بفرمایید.

نکته پایانی اینکه از نظر تغذیه به طور کلی باید سعی شود که همه مواد غذایی مفید به بدن برسد و برای تقویت حافظه و نگهداری دروس بهتر است از غذاهایی با طبیعت گرم استفاده شود مثل عسل، خرما، گردو… و کنجد نیز به هر شکل آن علاوه بر خواص دیگر برای تقویت حافظه بسیار مفید می باشد.

نجد: با تشکر از وقتی که در اختیار نشریه ما گذاشتید.

من هم از زحمات شما و فرصتی که برای بیان این مطالب در اختیار من گذاشتید کمال تشکر را دارم.

 فصلنامه نجد شماره19 زمستان95

 

 

 



 



 

تفاوت های خدادادی

جفت آفریده شدن هرگونه از موجودات این عالم و تفاوت های میان آنها از لوازم خلقت و ضروریات تکوینی آفرینش است تا جایی که بقای این عالم در گرو چنین تفاوت هایی می باشد (آیت اله مصباح یزدی). زن نیمه کامل کننده خود را از کمالات مرد می گیرد و مرد از کمالات زن یعنی خصوصیات زنانه و مردانه لازم و ملزوم یکدیگرند.

با توجه به اینکه اکثر اختلاف و نزاع و کشمکش ها بین همسران به دلیل این است که آنها تفاوتهای جنس مخالف خود را یا نمی دانند و یا فراموش کرده اند در این شماره به بیان تفاوت های زنان و مردان می پردازیم.

1. مردها کلی نگرند یعنی خیلی چیزهای جزئی مثل تاریخ تولد، ازدواج… را به خاطر نمی سپارند در صورتی که زنها جزئی نگردند و خیلی مسائل جزئی را همیشه در ذهن دارند و در سوزن نخ کردن و خواندن جزئیات درج شده روی صفحه نمایش رایانه فوق العاده اند.

2. مردها با عمل ابراز احساس می کنند در صورتی که زنها با زبان ابراز محبت و علاقه می کنند و مردها تشکر زبانی نمی کنند.

3. قدرت شنوایی زنان از مردان بیشتر است و از این رو صدای بچه در طول شب مادر را بیدار می کند و یا صدای چکه شیر آب زنان را کلافه می کند.

4. زن مشکلات و کارهایی که قرار است انجام دهد در مغزش می چرخاند و همه را با هم انجام می دهد اما مردها کارها و مشکلات را دسته بندی می کنند و یکی یکی انجام می دهند.

5. مردها عمقی اند و احساساتشان را نشان نمی دهند در صورتی که زنان سطحی اند و شدت عواطف و احساسات را نشان می دهند و گاه مردها این شدت عواطفی که از زن می بینند نمی توانند درک کنند مثل اینکه خانمی بگوید شب به خاطر تب داشتن بچه تا صبح نخوابیدم مرد از این کار تعجب می کند و آن را کاری بی معنی می داند.

6. مردها دید تونلی دارند و برای دیدن یک چیز مستقیم به آن نگاه می کنند ولی زن ها دید پنکه ای دارند یعنی دامنه دید آنها وسیع است و همزمان چند چیز را می توانند در دامنه دید خود داشته باشند و از این رو اطلاعات وسیعی هم بدست می آورند. مسأله چشم چرانی هم در خانم ها هست هم در آقایان فقط لو رفتن بیشتر آقایان به خاطر دامنه دیدشان است.

7. تفاوت مغزی بین زن و مرد بسیار گسترده است، زنها همزمان از دو نیمکره مغز خود استفاده می کنند اما مردها از نیمکره چپ مغز برای مهارتهای زبانی و از نیمکره راست برای مهارتهای حل مسایل استفاده می کنند.

1-7. زن چون از دو نیمکره استفاده می کند خیلی راحت احساساتی می شود ولی مرد می تواند خویشتن دار باشد و به سادگی از بحث در مورد یک مسأله عاطفی خودداری کند.

2-7. مردها قبل از صحبت کردن فکر می کنند ولی زنها همزمان هم حرف می زنند هم فکر می کنند.

3-7. زنها احساساتی و رمانتیک هستند و بیشتر با حرف زدن ابراز احساس می کنند و مردها بیشتر به مسایل فیزیکی می پردازند.

4-7. مردها در یک لحظه تنها روی یک موضوع می توانند تمرکز کنند و موقع حرف زدن دو مرکز مغزشان فعال است ولی زن موقع صحبت کردن هفت مرکز مغزش همزمان فعال است و از این رو می توانند در یک لحظه کارهای متفاوت را با هم انجام دهد بدون اینکه نقصی در هیچ کاری داشته باشد ولی یک مرد چنین نیست و مثلاً موقع جواب دادن به تلفن باید تلویزیون را خاموش کند تا تمرکز داشته باشد.

5-7. هدف زنها از حرف زدن: 1) ایجاد صمیمیت در روابط دوستانه 2) رهایی از ناراحتی است و هدف مردها از حرف زدن: 1) تبادل اطلاعات 2) ارائه راه حل می باشد و به عقیده زنها دور هم جمع شدن خوش گذراندن و گسترش روابط است نه نشستن و زل زدن به صفحه تلویزیون، لذا وقتی با مردی حرف می زنیم او  را  می رنجانیم و این بی علاقگی را به معنی بی علاقگی به خودمان تلقی می کنیم. 

6-7. توانایی زن در صحبت کردن برای بقاء نسل او ضروری است چرا که اگر زن ها کم حرف بودند بچه ها تا سن 7 سالگی هنوز نمی توانستند حرف بزنند.

7-7. وقتی زنی ناراحت و نگران است نخستین تمایل او این است که در مورد مشکلش حرف بزند اما وقتی مردی ناراحت است نخستین تمایل او این است که برای رفع مشکل کاری انجام دهد و مرد در مورد مشکلات حرف نمی زند به خصوص در برابر مشاور و این کار را نشانه ضعف خود می داند.

8-7. مردها موقع شنیدن فقط راه حل نشان می دهند مثل آتش نشان که وظیفه خود می داند که آتش را خاموش کند نه اینکه بایستد و ابراز احساس و تأسف کند مرد وقتی مشکلی را شنید بلافاصله فکر می کند و راه حل نشان می دهد در صورتی که یک زن وقتی حرف می زند فقط ابراز احساسات می کند و می خواهد مرد فقط گوش بدهد و هیچ نگوید و به همین دلیل است که زنها معمولاً بعد از حرف زدن با همسر خود احساس شکست و ناکامی می کنند.در آخر یک توصیه به آقایان محترم اینکه بدانید گران بهاترین هدیه برای خانم ها این است که: 1) وقتی حرف می زنند روزنامه نخوانید. 2) وقتی حرف می زنند با موبایل بازی نکنید. 3) وقتی حرف می زنند تلویزیون تماشا نکنید و فقط به حرفهایشان گوش دهید.

 کتاب بده بستان موفق

کتاب مردان مریخی زنان ونوسی

 فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

 

 

 

طرز تهیه فلافل سویا

فلافل سویا

با توجه به بیان فواید نخود در این شماره به طرز تهیه فلافل سویا که غذایی خوش طعم، مفید و سالم است می پردازیم.

مواد لازم برای 4 نفر:

نخود: 3 لیوان       سویا : نصف لیوان           پیاز: 2 عدد         سیر: 5 حبه سیب زمینی: 1 عدد          تخم مرغ : 2 عدد             نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین و جعفری : مقداری                                            زمان آماده سازی و پخت: 50 دقیقه

طرز تهیه:

نخودها را از شب قبل در آب ولرم خیس کنید و تا روز بعد چند بار آب آن را عوض کنید. سویا را از یک ساعت قبل در آب یا شیر خیس کنید و پس از این مدت خوب آبکشی کرده و آب اضافی اش را بگیرید. سویا، سیب زمینی پخته و نخود را با هم 2 بار چرخ کنید. جعفری،  پیاز و سیر را هم در دور آخر چرخ نمایید. فلفل، نمک، زردچوبه، دارچین را به مواد اضافه کنید و با دست خوب مخلوط کنید تا یکدست شود و در آخر تخم مرغ ها را اضافه کنید و تا اندازه ای تخم مرغ بریزید که بتوانید با دست به مایه شکل بدهید. مایه آماده شده را 30 دقیقه داخل یخچال قرار دهید تا سرد شود و بعد سرخ کنید.

نخود استفاده شده مانع از جذب زیاد روغن و همچنین مانع از چسبیدن فلافل کف تابه می شود. می توانید مواد آماده شده را بدون اضافه کردن روغن برای وعده های دیگر داخل فریزر منجمد کنید.

 

خبرگزاری آریا

فصلنامه نجد شماره19 زمستان95

 

خواص نخود

پیشگیری از سرطان: نخود حاوی فیتوکمیکال هایی به نام ساپونین است که خواص آنتی اکسیدانی دارد و این ماده از تکثیر و گسترش سلول های سرطانی در سراسر بدن جلوگیری می کند. فولات موجود در نخود نقش مهمی در پیوند و ترمیم DNA داشته و از تشکیل سلول های سرطانی ناشی از تغییر DNA جلوگیری می کند. نخود همچنین حاوی سلنیوم، ماده معدنی است که معمولاً در میوه ها و سبزیجات پیدا نمی شود. سلنیوم عملکرد آنزیم های کبد را بهبود داده و به از بین بردن ترکیبات سرطان زا در بدن کمک می کند. سلنیوم همچنین از التهاب جلوگیری کرده و میزان رشد تومور را کاهش می دهد. محتوی بالای فیبر در نخود با کاهش ابتلا به سرطان روده بزرگ ارتباط مستقیم دارد.

سلامت قلب: مقدار بالای فیبر به کاهش مقدار کلسترول در خون کمک کرده و خطر ابتلا به بیماری های قلبی را پایین می آورد. مصرف منظم نخود می تواند سطح کلسترول بد خون را پایین بیاورد. وجود فیبر کمک به حرکات منظم روده می کند و در نتیجه عملکرد دستگاه گوارش را بهبود می دهد.

سلامت استخوان: نخود حاوی آهن، منیزیم، فسفر، کلسیم، منیزیم، منگنز، روی، ویتامین K است و همه این ویتامین ها و مواد معدنی به ساخت و حفظ ساختار استخوان و قدرت دادن به آن کمک می کند

کاهش التهاب: نخود حاوی یک ماده غذایی مهم به نام کولین است که به خواب بهتر، حرکات ماهیچه ها و عملکرد شناختی کمک می کند همچنین به حفظ ساختار غشای سلولی کمک کرده و در انتقال تکانه های عصبی نقش مهمی را بازی می کند و جذب چربی را بهبود داده و التهاب مزمن را کاهش می دهد.

کنترل وزن: فیبر بالا و شاخص گلوکز پایین در نخود، آن را یک ماده غذایی عالی برای کاهش وزن می کند. فیبر غذایی به کنترل و کاهش وزن به عنوان یک حجیم سازی در دستگاه گوارش کمک می کند. این ماده اشتها را کم کرده و باعث می شود احساس سیری کنید و در نتیجه مصرف کالری کم شود. مصرف میوه ها و سبزیجات سرشار از فیبر به کاهش خطر شرایط بد سلامتی مثل چاقی مرتبط است.

چگونه نخود را به رژیم غذایی تان اضافه کنید؟

نخود پخته می تواند در کنار غذای اصلی یا به عنوان میان وعده مصرف شود همچنین می توان نخود را پوره کرده و استفاده کنید یا آن را به سالادهای مختلفی بیفزایید و یا اینکه از نخود در انواع سوپها استفاده کنید.

 

سایت تبیان–سایت ارگا–سایت همشهری آنلاین

فصلنامه نجد شماره19 زمستان95

 

 

آرامش دکل های نفت

حمیده رضایی

دکل های نفت، بندر، صدای موج خلیج، طلای سیاه، آفتاب و ابلیس که نگاه های جست و جوگرش خاک را می کاود و بر هم می ریزد. چاه های نفت، میراث باستانی پدران و سرمایه سرشار فرزندان ایران بازیچه می شوند. ابلیس چنگ بر خاک می اندازد، نفس می کشد، بوی نفت را می شناسد، چشم هایش برق می زند.

نفت، خون، مرگ، گرسنگی و بی سرپناهی مردم، ویرانی و حتی نابودی کشور، چه اهمیتی دارد تنها دکل های نفت، موج موج خلیج و طلای سیاه در دست های ابلیس باشد؟!

خورشید، بی رحمانه تر، تازیانه می کوبد بر گرده خاک و در هم می پیچد چاه های عظیم نفت را، خاک ، چهره در هم می کشد، جام ابلیس از نفت پر می شود، سر می کشد و هزاران مرتبه، مست در خود می رقصد.

پنجره ها باز می شوند، فریادها رنگ می گیرند، در دود و آتش چاه ها می پیچند نفت کش های بیگانه… می نوشند به سلامتی کشورهایشان عصاره شریان های کشور!

صدای فریاد، چکیده درد سالها سکوت، در فضا منتشر می شود!

ابلیس نگاه می کند و زجر می کشد از صدایی که روز به روز بلندتر می شود.

خورشید می تابد اما نه آن چنان که خاک را ذوب می کند. خورشید می تابد بر امواج خلیج، بر ترانه های سوخته جاری از دهان دریا.

از این پس هیچ دستی قادر نخواهد بود گلوی خاک را آن چنان بفشارد که چاه های نفت سر باز کنند. هیچ دستی قادر نخواهد بود میراث باستانی خاک را تصاحب کند. آرام موج می زند دریا خواب سنگین خاک را.

این بار هیچ صدایی نیست جز آرامش دکل های نفت، بندر، طلای سیاه، آفتاب و دست هایی که به نشانه اعتراض بلند نمی شوند بلکه حصاری می شوند حصین و نفت پس از این…

مرزها در آرامش، نفس می کشند. بوی نفت مشام خلیج را سرشار می کند و آفتاب هم چنان می درخشد.

برگرفته از ماهنامه اشارات، شماره 58

فصلنامه نجد شماره 19 زمستان95

 

احکام خوردنی ها ونوشیدنی های مست کننده

احکام خوردنی ها و نوشیدنی های مست کننده

در مورد خوردنی ها و نوشیدنی های مست کننده توجه به چند امر لازم می باشد:

1- فقها فرموده اند: «کل مسکر حرام» یعنی هر چیز مست کننده حرام است. بر این اساس خرید و فروش خوردنی ها و نوشیدنی های مست کننده حرام و معامله آنها باطل است.

2- اگر چیز مست کننده در اصل خود مایع هم باشد (نه اینکه در ابتدا جامد یا پودر بوده و بعداً آن را به صورت مایع در آورده باشند) علاوه بر حرمت، نجس هم خواهد بود. بنابراین، شراب و هر چیزی مانند آن که از اول مایع بوده، حرام و نجس است بدین صورت که اگر به فرش، لباس و… برسد، آنها را متنجس می­کند.

3- در حرمت استفاده از خوردنی ها و نوشیدنی های مست کننده تفاوتی نیست بین اینکه:

الف) کم باشد یا زیاد؛ مثلاً فقها می فرمایند: اگر یک قطره شراب در یک پارچ آب بیفتد، نوشیدن آن آب جایز نیست.

ب) پودر باشد یا جامد یا مایع یا گاز.

ج) طبیعی باشد یا شیمیایی و مصنوعی.

د) از انگور باشد یا خرما یا عسل یا غیر اینها.

هـ) شب عروسی باشد یا در شب نشینی ها یا محافل دیگر.

و) به طور خصوصی مصرف شود یا در ملأ عام.

آبجو

آبجو، نجس و نوشیدن آن حرام است و در حکم مزبور تفاوتی نیست بین اینکه در بازار مسلمان ها یافت می شود یا در بازار کفار نیز تفاوتی نیست بین اینکه تولید داخل کشور اسلامی باشد یا تولید خارج. البته فقها فرموده اند «ماءالشعیر» که در بازار مسلمان ها یافت می شود، پاک است و نوشیدن آن اشکال ندارد مگر آنکه یقین حالص شود که «آبجو» است.

 

آبمیوه

آب میوه دارای احکامی است:

1- همه آب میوه ها پاک و خوردن آنها حلال است اعم از اینکه تولید داخل کشور باشد یا خارج از کشور.

2- آب میوه، پاک کننده اشیای نجس نیست و نیز نمی توان با آن وضو یا غسل کرد.

3- اگر آب میوه متنجس شود، قابل تطهیر نیست.

4- چنانچه انگور یا آب آن، به جوش آید حرام می شود مگر آنکه دو ثلث (دو سوم) آب آن تبخیر گردد. از این رو، آشپزهای محترم نباید داخل غذای در حال جوشیدن، انگور یا آب انگور بریزند. توضیح مطلب آن که مراجع تقلید فرموده اند: اگر انگور یا آب انگور جوش آید چنین غذایی متنجس و مست کننده نیست (تنها یک نفر از فقها در زمان ما بنا بر احتیاط واجب به نجس شدن قائل می باشند که در این زمینه می توان از فقهایی که به طهارت قائل هستند، تقلید کرد) ولی حرام می شود. حرمت این غذا تا وقتی باقی است که دو سوم آب آن بخار نشده باشد ولی پس از این که دو سوم آبش تبخیر شد، پاک و حلال می گردد. این مطلب مختص انگور و آب انگوری است که جوش آمدن آن معلوم باشد و لذا موارد ذیل حلال است:

 

الف) غوره و آبغوره جوش آمده حلال است.

ب) سرکه جوش آمده.

ج) خرما، کشمش و مویز پخته شده.

د) غذایی که از جوش افتاده و سپس داخل آن، انگور یا آب انگور ریخته شود.

هـ) لیمو و آب لیموی جوشیده.

و) انگور و آب انگوری که جوشش آن معلوم نباشد. امام خمینی (ره) می نویسند: اگر معلوم نشود که آب انگور جوش آمده، حرام نیست، پس اگر انگور را در غذایی بریزند و آن غذا جوش بیاید، چون معلوم نیست که آب داخل انگور جوش آمده، حلال است. (نجاه العباد/340)

سوال: چنانچه فرض کنیم در یک کیسه غوره، چند خوشه انگور وجود داشته باشد، اگر چنین آبغوره ای به جوش آید، یا داخل غذای در حال جوش ریخته شود، آیا باز هم حرام خواهد شد؟

پاسخ: وجود چند دانه یا خوشه انگور، اشکالی ایجاد نمی کند تا وقتی که به آن، آبغوره گفته شود و از صدق آبغوره بودن، خارج نگردد. فقها می فرمایند: اگر مثلاً- در یک خوشه غوره یک یا دو دانه انگور باشد، چنانچه به آبی که از آن خوشه گرفته می شود آبغوره بگویند و اثری از شیرینی در آن نباشد و بجوشد پاک و خوردن آن حلال است.

 (توضیح المسائل محشی/1/123) 

سه نکته

اول: در حکم مزبور (حرام بودن انگور و آب انگور به جوش آمده و نیز غذایی که در داخل آن، یکی از این دو ریخته شود) آتش خصوصیت ندارد، بلکه به هر وسیله ای که جوشش حاصل شود، همان حکم مترتب می گردد حتی اگر فرض کنیم به وسیله سرخ کردن انگور، جوشش پدید آید.

دوم: برخی از فقها مانند امام خمینی(ره) تفاوت گذاشته اند بین این که آب انگور به خودی خود جوش آید که در این صورت (بنابر احتیاط) باید به سرکه تبدیل گردد تا حلال شود و این که با آتش جوش بیاید که در این صورت با تبخیر شدن دو سوم آب حلال می شود. (نجاه العباد/341)

سوم: اگر انگور یا آب انگور به شراب تبدیل شود، حرام و نجس می شود؛ اعم از اینکه تبدیل شدن به شراب به وسیله آتش صورت گیرد یا خود به خود به وسیله قرار گرفتن در نور خورشید و ضمناً حرمت و نجاست آن با تبخیر شدن دو سوم آب، از بین نمی رود، بلکه وقتی حلال و پاک می شود که به سرکه تبدیل گرد. در این صورت هم خودش پاک می شود و هم ظرفی که در آن قرار دارد، پاک می گردد و به شستن نیازی نیست.

(توضیح المسائل محشی/1/127)

تهیه و تنظیم: حجه الاسلام و المسلمین سیدجعفر ربانی

هفته نامه افق حوزه: اول دی ماه نود و پنج

 فصلنامه نجد شماره 19 زمستان95

 

 

 

 

 

ارزش دارایی

مردی خسیس تمام دارایی اش را فروخت و طلا خرید او طلاها را در گودالی در حیاط خانه اش پنهان کرد. مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر می زد و آنها را زیر و رو می کرد. تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت. روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. شروع کرد به شیون و زاری. رهگذری او را دید و پرسید: چه اتفاقی افتاده است؟ مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد سنگی در گودال بگذار و فکر کن که طلاست! تو که از آن استفاده نمی کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟!

فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

عوامل مرگ تدریجی

بعضی از خوردنی ها و آشامیدنی ها که جزو غذاهای بسیار مرسوم ملت ها شده اند صرف نظر از این که فاقد مواد ویتامینی و قدرت غذایی هستند برای انسان بطور تدریج، ایجاد مرگ مصنوعی می نمایند. از جمله این مواد دخانیات است.

دخانیات کلمه ای است عربی مشتق از «دخان» که در لغت به معنی دود است بنابراین هر چه ایجاد دود کند به نام دخانیات نامیده می شود. دخانیات به توتون، تنباکو و مشتقات اینها مانند سیگار، چپق و قلیان گفته می شود. دخانیات چنانچه از معنی آن پیداست غیر از دود چیزی نیست و دود همان کلمه ای است که انسان از شنیدن آن تنفر  دارد، زیرا کلمه دود انسان را به یاد تاریکی ها، تیرگی ها و خفقان می اندازد، دود یعنی ظلمت و فشار روح و دل.

در اکثر دخانیات این ترکیبات شیمیایی که شامل نیکوتین، گازکربنیک، اسید استیک، آمونیاک، پریدین، اسیدکربن، اسید سیانیدریک وجود دارد که همه برای بدن انسان مضر و باعث کشاندن انسان به طرف مرگ تدریجی می شوند.

از خوردنی های مضر دیگر که باعث مرگ تدریجی می شود، قندهای مصنوعی می باشد. یکی از مواد لازم برای بدن مواد قندی یعنی شیرینی هاست که می بایست از قندهای طبیعی مثل خرما، عسل، چغندر و… تأمین شود زیرا که قندهای مصنوعی یک غذای محرک و بیماری زا هستند و عامل بسیاری از ناخوشی ها و ناراحتی های جسمی و روحی می باشند و باعث فساد دندان ها شده و خون را کثیف کرده و سلسله اعصاب را ضعیف می سازند به همین جهت توصیه شده برای شیرین کردن کام خود، حتی المقدور از شیرینی های طبیعی مثل عسل، مویز، شیره، خرما و لبو استفاده شود و در صورت مصرف قند سفید، از قند نیشکر استفاده شود

چای، قهوه، انواع کولاها

چای و کولاها خصوصاً چای خوراکی جزورژیم های عموم خانواد ها و عمومی ترین وسیله پذیرایی هر مهمانی است، قهوه هم کم وبیش در بعضی خانواده ها استعمال می شود. با آنکه چای و قهوه و همین طور کولاها فاقد مواد ضروری و لازمند متأسفانه نزد بیشتر خانواده ها به حسب عادت از رایج ترین آشامیدنی ها می باشند.

یک دسته دیگر از غذاهای ضد حیاتی، اجسام دو محلولی هستند که در آب و روغن حل می شوند، خاصیت این اجسام این است که به کمک آب به طرف سلول های بدن می روند و در چربی غشاء سلول ها مخصوصاً سلولهای عصبی حل شده داخل آنها راه یافته و سبب تخدیر و بی حس کردن سلول ها می شوند. مهمترین این اجسام دو محلولی عبارتند از الکل، مرفین، تریاک، کافئین، چای، قهوه، تئوبرملین و کاکائو. اشخاص معمولاً بدون آنکه مسمومیت این مواد را منکر شوند خود را بوسیله آنها مسموم     می کنند. ما صبح به جای آنکه میوه بخوریم صبحانه خود را با چای شروع می کنیم و تا آخر شب هر موقع هوس نماییم خود را مسموم می سازیم. کولاها نیز آشامیدنی های بسیار بدی هستند که مقداری کافئین دارند و حتی مقدار این سم در آنها دو برابر یک قهوه بسیار تند است، کولاها تولید زخم معده کرده و باعث فساد مینای دندان می شوند. لیمونادها، آشامیدنی های بسیار بدی هستند زیرا اگر با قند سفید درست شوند ضررهای بسیار دارند و زود فاسد می شوند و حال آنکه لیمونادسازها برای جلوگیری از ترش شدن آن معمولاً «ساخارین» که سم کبد است استعمال می نمایند. وجود بعضی سموم مثل کافئین در چای و قهوه باعث کم خوابی و ریزش موی سر می شوند و همچنین قهوه باعث کمبود ویتامین (ب) و دفع آن از معده و روده ها و مانع جذب این ویتامین در خون می شود.

 کتابخانه دیجیتال، قسمت پزشکی، کتاب اسلام پزشک بی دارو، احمدامین شیرازی

 

 

 

خشم وخشونت

سردبیر

در جواب پرسش مهر 17، سوال رئیس جمهور که خشونت از کجا نشأت گرفته و چگونه عده ای خشونت را می آموزند و چطور می توان در برابر آن ایستادگی کرد و چطور می توان جامعه، منطقه و جهانمان را از خشونت نجات دهیم تحقیقی صورت گرفت که خلاصه ای از آن را در نشریه آوردیم با امید به آنکه سخنان معصومین علیهم السلام چراغ راه ما در برخورد با معضل خشونت و عصبانیت باشد و بهتر و راحت تر بتوانیم خشم خود را کنترل کنیم.

حسن خلق در فرهنگ اسلام از رحمت الهی ریشه می گیرد که خدای متعال با معرفی پیامبر به عنوان الگوی برتر حسن خلق (سوره قلم آیه4) در خطاب به ایشان می گوید به سبب لطف و رحمت خدا بود که با آنان نرمخویی و مهربانی کردی و اگر درشت خوی و سختدل بودی قطعاً از اطراف تو پراکنده می شدند.خوش خویی بر اساس روایات نه تنها سبب نشاط زندگی فردی و اجتماعی و موجب آبادانی دیار و فزونی روزی و محبوبیت است بلکه سبب نجات آدمی و آمرزش گناهان او و زمینه ساز قرب به پیامبر در روز قیامت و بهره مندی از شفاعت آن بزرگوار می شود.

 ریشه خشم

حضرت عیسی(ع) در پاسخ به سوال از ریشه خشم فرمودند: خود بزرگ بینی و گردن فرازی و حقیر شمردن مردم از ریشه های خشم است.

اینکه خشونت و عصبانیت از کجا سرچشمه گرفته، بایدگفت از ایمان بدون عقلانیت و یا عقلانیت بدون ایمان است. اساس دین اسلام بر مهر و محبت و مدارا با مردم است و مومن واقعی در مواردی هم که تعارضی بوجود آید با استفاده از عقل خود راهکارهایی برای رفع مشکل پیدا می کند و هیچگاه به نفس درونی خود اجازه ابراز خشونت نمی دهد و اینکه سفارش شده در مواقع عصبانیت اندکی صبر کنید و یا موقعیت خود را تغییر دهید نیز برای این است که به عقل مهلت تفکر برای حل مشکل را بدهید.

 قوی ترین مرد

در بحارالانوار آمده است که روزی پیامبر خدا(ص) فرمودند: ای مردم به نظر شما پهلوان کیست؟ عرض کردند شخص نیرومند و پرزوری که پهلویش به خاک رسانده نشود. حضرت فرمودند اما پهلوان واقعی آن کسی است که شیطان به دلش مشت کوبد و خشمش بالا گیرد و خونش به جوش آید اما خدا را یاد کند و با بردباری خشم خود را بر زمین کوبد.

 خشم اخگری از شیطان

پیامبر خدا (ص) فرمودند: خشم اخگری (پاره آتش، شراره) است در دل فرزند آدم، مگر نمی بینید که چشمانش سرخ می شود و رگهای گردنش باد می کند. هر کس احساس کرد به خشم آمده است باید روی زمین بنشیند.

خشم نوعی دیوانگی

امام علی(ع) فرمودند: خشم نوعی از دیوانگی و جنون است زیرا صاحب آن پشیمان می شود و اگر پشیمان نشود، دیوانگی اش قطعی است.

 تشویق به تسلط بر خشم

امام علی (ع) فرمودند: هر که بر خشم خویش چیره شود بر شیطان پیروز شود و هر که مقهور خشم خویش گردد، شیطان بر او پیروز شود و همچنین فرمودند: تسلط داشتن بر خشم و میراندن خواهش نفس، سرآمد فضایل است.خداوند در قرآن کریم سوره آل عمران آیه 134 می فرماید: کسانی که خشم خود را فرو می برند و اشتباهات مردم را می بخشند اینها از نیکوکاران هستند.

 ترغیب به فرو خوردن خشم

امام باقر(ع) فرمودند: کسی که خشمی را فرو خورد در حالی که می تواند آن را اعمال کند خدا در روز قیامت دلش را از ایمنی و ایمان پر کند و نیز امام صادق(ع) هم فرمودند: چنین کسی را خدا در روز قیامت دلش را از خشنودی خود پر کند و خداوند عیب او بپوشاند.

 پاداش کسی که خشم خود را نگه دارد

پیامبر خدا(ص) در جواب کسی که عرض کرد دوست دارم از سخط خدا در امام باشم فرمودند:بر هیچ کس خشم مگیر تا از خشم و ناخشنودی خد ایمن باشی. امام باقر(ع) فرمودند: در تورات نوشته شده که ای موسی خشم خود را از کسی که زیر دست تو قرارش داده ام بازگیر تا من نیز خشم خود را از تو باز گیرم. امام کاظم(ع) فرمودند: کسی که از بدی دیدن به خشم نیاید. از خوبی دیدن سپاس نگذارد و کسی که هرگاه به او بدی شود ناراحتی در خود نیابد، خوبی کردن به او نیز در نظرش ارزشی ندارد. 

خشم کلید هر بدی

پیامبر خدا(ص) در پاسخ مردی که از آن حضرت اندرزی خواست فرمودندخشمگین مشو.آن مردمی­گویدمن­درسخن پیامبراندیشه کردم، دیدم که خشم فراهم آورنده بدیهاست.امام علی(ع) فرمودند: کیفر افراد عصبانی و کینه توز و حسود نخست به خودشان می رسد.

داروی خشم

رسول اکرم (ص) فرمودند: ای علی خشمگین مشو و هرگاه به خشم آمدی بنشین و درباره قدرتی که پروردگار بر بندگان دارد و گذشتی که از آنها می کند بیندیش و هرگاه به تو گفته شد: از خدا بترس خشمت را دور افکن.و به گذشت و بردباری خویش مراجعه کن. امام علی(ع) فرمودند:خشم را با خاموشی­ درمان­ کنید و همچنین فرمودند: با بردباری به جنگ خشم رفتن نشانه شرافتمندی است.

برای مدیریت بر غضب راهکارهایی وجود دارد از جمله تقویت باورها و ایمان به ربوبیت و حکمت و قدرت الهی، بیان اذکار خاص برای تقویت روحیه صبر و آرامش، روزه گرفتن، گفتن ذکر «استغفرالله ربی و اتوب الیه»، خواندن معوذتین (سوره ناس و سوره فلق)، وضو گرفتن، گفتن ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»

برای برطرف کردن خشم و عصبانیت سفارشات غذایی متعددی در طب سنتی و پزشکی شده از جمله مصرف مواد غذایی غنی از اسیدفولیک، اسیدهای چرب امگا 3، مواد غذایی غنی از روی مثل بادام زمینی، گوشت قرمز و سفید بدون چربی، مصرف مغزها که سرشار از منیزیم هستند. خانواده توت ها هم مواد غذایی ضداسترس و آرامبخش هستند.

خوردن عرق شاهتره، عرق بیدمشک، عرق گلبهار، دمنوش سنبل الطیب، زنجبیل.

 - میزان الحکمه، ج8    - مفاتیح الحیاه           -سایت جام جم سرا        - سایت راستینه           -سایت هایپر کلانر

فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

 

 

 

 

شهرضا وبزرگان

استاد حکیم ملامحمدهادی فرزانه در سال 1302 هجری قمری در شهرستان شهرضا در خانواده ای که سابقه طولانی در علم و دانش داشته اند متولد شدند. به گفته برخی از بزرگان خانواده ایشان در هفتصد سال گذشته نسل اندر نسل همگی اهل علم و دانش بوده اند. ایشان تا سن 22 سالگی در شهرضا بودند و در خدمت پدر بزرگوارشان مقدمات و برخی دروس سطح را فرا گرفتند و مدتی هم در محضر درس استاد بزرگ فلسفه و عرفان حکیم نصراله بهره گرفته و سپس به اصفهان مهاجرت کرده و از استادان به نام و پرآوازه اصفهان بهره های فراوان بردند و در سن 32 سالگی که پدر ایشان دار فانی را وداع گفتند مردم فرهیخته و عالم دوست شهرضا از ایشان خواستند تا به زادگاهشان شهرضا برگردند و ایشان هم تا پایان عمر به مدت 50 سال در شهرضا به تدریس، اقامه نماز جماعت، مجلس وعظ و سخنرانی حل مشکلات مردم و… پرداختند. از جمله استادان ایشان سیدمحمد باقر درچه ای، سیدمحمد باقر حکیم باشی، میرسیدعبدالحسین مدرس خاتون آبادی، آیت اله شیخ عبدالکریم گزی، علامه میرمحمد صادق خاتون آبادی که همگی از علمای برجسته بودند و زمانی که حوزه علمیه شهرضا تازه تأسیس شده بود حکیم فرزانه، مدتی در مدرسه حسینیه شرح اصول کافی ملاصدرا را تدریس می کردند و بیشتر علمای شهرضا مانند: حاج سیدفضل اله حجازی، حاج سیدعلی حجازی، حاج سیدشهاب الدین قدسی، حاج شیخ عبدالعلی بهاری، حاج شیخ عبدالرحیم ملکیان، حاج سیدحسن میربد (مدرس)، حاج شیخ محمد زارعان، حاج شیخ عبدالحسین نباتی، حاج شیخ غدیرعلی ممیز و عالمان و وعاظ متعدد دیگر همگی از شاگردان برجسته حکیم فرزانه(ره) بودند.

حکیم فرزانه شخصیتی منحصر به فرد داشتند و خصوصیاتيز از دنیای ش چون آزادگی، پرهیزکاری، مناعت طبع، خویشتنداری، ساده زیستی، رک گویی، آرامش و وقار از جمله ویژگی های ایشان بود.

ایشان سه پسر به نام های علی، نبی اله و مهدی داشتند که هر کدام در رشته های علمی خود به مراتب بالایی دست یافتند که دکتر مهدی فرزانه فرزند سوم حکیم که متولد سال 1313 شمسی می باشند با گرفتن تخصص خود در رشته زنان و زایمان هنوز به کار خود به عنوان پزشکی با تجربه در شهرضا به درمان بیماران می پردازند.

یکی از بزرگترین نصایح حکیم فرزانه به شاگردانش این بود که خشک مقدسی را رها کنید و با عبارات صریح تر اینگونه بیان می کردند که برای مردم صلوات سوت دار نفرستید! چنین رفتاری سبب می­شود که اگر روزی پیش رویشان لبخند زدید، شما را از عدالت ساقط می دانند.

حکیم فرزانه تا روز دوشنبه اول آذر 1344  چند روز قبل از فوتشان تدریس اسفار و مکاسب و قوانین و منظومه و حکمت اشراق را تعطیل ننمودند و وقتی چهارم آذر سال 44 خبر رحلت این عالم ربانی در شهر پیچید مردم شهرضا بهمراه هیئت های مذهبی در مراسم تشییع جنازه ایشان شرکت کرده و تا چهل روز مجالس ترحیم آن فقیه عادل و  اندیشمند سترگ، یار و غمخوار مردم در شهر برگزار می شد.*

 

*   سایت دانشگاه شهرضا

 کتاب روشنای یادها، نعمت اله جعفری

فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

سیاهی وسفیدی

از استاد بزرگی پرسیدند: بهترین خاطره شما از دوران تحصیل چه بود؟ او جواب داد: روزی معلم علوم ما وارد کلاس شد و برگه سفیدرنگی را به تخته سیاه چسباند در وسط آن لکه ای با جوهر سیاه نمایان بود. معلم از شاگردان پرسید: بچه ها در این برگه چه می بینید؟ همه جواب دادند یک لکه سیاه! معلم لحظاتی در مقابل تخته کلاس راه رفت و سپس با دست خود به اطراف لکه سیاه اشاره کرد و گفت: بچه های عزیز! چرا این همه سفیدی اطراف لکه سیاه را ندیدید؟ استاد بزرگ می گوید: از آنروز تلاش­ کردم اول سفیدی(خوبی­ها، نکات مثبت، روشنایی­ها و…) را بنگرم.

فصلنامه نجد شماره 19 زمستان95

السلام علیک یا بقیة الله

چه روزها که یک به یک غروب نشد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتش سخن! تبر به دوش بت شکن!

خدای من دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم، نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی!

تمام طول هفته را به  انتظار   جمعه ام

دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی

   «مهدی جهاندار »

فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

حضرت زهرا (س) الگوی یک زندگی سالم

یکی از مباحث مهمی که در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) به صورت خاص باید دنبال شود و در آیات قرآن و روایات به صورت عام بحث الگو پذیری و انتخاب اسوه و الگو است.

انسان غالباً با نمونه های عینی وقتی برخورد می کند بهتر از نوشته ها و کتاب ها و فرضیه ها می تواند درس بگیرد.وقتی بگویند آقا شما در ورزش این چندتا فن را انجام بده، یا در شنا این چند کار را انجام بده،یا نه،دست یه کسی را بگیرند ببرند داخل آب بگویند این طور شنا کن،زود تر یاد می گیرد. نقش مربی ملموس، نقش الگوی عینی از کلی گویی خیلی بهتر است،به همین دلیل است که قرآن کریم یک نظامی ترسیم کرده برای الگو گیری و تبعیت که از چه کسی باید الگو گرفت و از چه کسی نباید الگو گرفت.نظام الگویی که در قرآن ترسیم شده و تبعیت که در قرآن آمده است یک جنبه منفی دارد  یکی مثبت. نظام تبعیتی که از نظر قرآن مردود است تبعیت از ظن و گمان، تبعیت از هوا و هوس، تبعیت از شیطان و تبعیت از شخصیت هایی مانند فرعون است که اینها همه تبعیت های مذموم می باشند  در مقابل تبعیت از انبیاء، ائمه، پیامبر گرامی اسلام، تبعیت از حق و تبعیت از قرآن، تبعیت و پیروی و الگوپذیری پسندیده می باشد. پس با نگاه به آیات قرآن می بینیم که نظام الگویی خیلی زیبا ترسیم شده است.

صاحب ینابیع الموده، فندوزی یک روایتی نقل کرده که پیامبر(ص) فرمودند: دخترم شش افتخار ما داریم که همه اینها به شکلی به تو بر می گردد که حسنین، رسول خدا، جعفر بن ابیطالب، امیرالمومنین و مهدی این امت است. فاطمه زهرا(س) الگوست و باید روی الگوهای رفتاری ایشان بیشتر کار شود.اگرچه از جزء جزء زندگی ایشان خبر نداریم اما همان 50 و 60 داستان و گزارش آمده هم برای الگوگیری از ایشان بس است و یکی از قسمت های زندگی ایشان که می تواند الگو باشد مسأله ادب حضرت زهرا سلام الله علیهاست.

ادب حضرت:

همه شنیدند وقتی آیه نازل شد پیامبر را به نام صدا نزنید حضرت آمد نزد پدر بزرگوارش و گفت: السلام علیک یا رسول الله، پیامبر دیدند فاطمه (س) ایشان را رسول الله صدا می کند فرمودند دخترم «قولی یا ابه» یعنی تو به من بگو باباجان «فانه ارضی للرب» یعنی خدا بیشتر راضی است که تو مرا پدر خطاب کنی این گفتن رسول الله مال تو نیست (این ادب حضرت است).

بی بی دو عالم شخصیتی که دو روز غذا در خانه اش نیست به حضرت علی عرض می کند من از خدا خجالت کشیدم، شرم کردم تکلیفی به گردن شما بیندازم که توانش را نداری (این ادب حضرت در برخورد با همسر است)

در برخورد با فرزند و دعا برای همسایه که از شب تا صبح برای همسایه دعا کرد و برای خود دعایی نکرد. این یکی از جنبه های الگویی حضرت است که باید بیشتر رویش عنایت داشته باشیم.

جنبه دوم الگوگیری از حضرت زهرا، جنبه خداترسی و بعد عبادی حضرت زهراست شخصیتی که همه وجودش محض خداست. روایت است که رسول خدا نشسته بودند جبرئیل آمد، عرض کرد یا رسول الله! حضرت حق پیام می رساند و می فرماید به فاطمه بگویید هرچه می خواهد از من بطلبد، زهرا مرضیه وقتی این پیشنهاد را شنید، سر پایین انداخت بعد فرمود یا ابتاه هیچ حاجتی ندارم غیر از اینکه توجهم به خدا بیشتر شود.

ببینید حضرت زهرا با همه توجهی که به خدا دارد می فرماید فقط می خواهم توجهم به خدا بیشتر شود.

خداوند به همه ما توفیق الگوپذیری و عمل به کلمات نورانی پیامبر و اهل بیتشان را عنایت بفرماید. «آمین»

فصلنامه نجد شماره19 زمستان95

 

 

رسم جوانمردی

سعدی در کتاب گلستان می گوید: شبی در کاروانی بودم. سیاهی شب رو به پایان بود. کاروانیان در کنار بیشه ای به خواب خوشی رفته بودند. عاشقی سرمست از عشق الهی همراه آنان بود.. نیمه شب مقداری غذا برداشت و رو به بیابان رفت. آرام و قرار نداشت وقتی روز شد به او گفتم: این چه حالی بود که دیشب داشتی؟او گفت: وقتی صدای تسبیح درختان، پرندگان، قورباغه ها و حتی چهارپایان را شنیدم با خود گفتم: رسم جوانمردی نیست که این ها در حال گفتن تسبیح باشند و من در خواب غفلت به سر ببرم.

فصلنامه نجد شماره 19 زمستان 95

علاج همه دردها ی مااخلاص است.

 مقام معظم رهبری با اشاره به نعمت بزرگ حاکمیت نظام اسلامی می فرمایند: «بحمدالله در تاریخ ایران هیچ روزی مثل این دوران نبوده است که اسلام در حاکمیت باشد، پرچم قرآن برافراشته باشد، عمل به اسلام ارزش به حساب بیاید و قوانین متخذ از اسلام و قرآن باشد… بیش از این و بزرگتر از این نعمت از خدا چه می خواهیم؟ آن گاه راه حفظ این نعمت بزرگ را چنین ترسیم می کنند: «تمام تلاشمان را بایستی مبذول کنیم که این نعمت ارزشمند و بی نظیر و بی سابقه را برای این ملت حفظ کنیم. این با تلاش مخلصانه ممکن است باید انگیزه حرکت ما- در هر سطحی که هستیم- انگیزه الهی باشد. علاج همه دردهای ما، اخلاص است. اگر اخلاص باشد همه چیزهایی که فعلاً نظام و جامعه ما از آنها متأذی است، برطرف خواهد شد. اخلاص در عمل، موجب خواهد شد، یکپارچگی ها تحکیم بشود… این یکپارچگی و اتحاد، به مسئولان و متصدیان امور امکان خواهد داد که وظایف و بارهای سنگینی که به دوششان است، با جرأت و قدرت بیشتری حمل کنند و گره مشکلاتی که ما از گذشته های دور و از سال های طولانی غلبه سلطه طاغوت بر این کشور وارث آنها هستیم، بازنمایند.»»

 

حدیث ولایت، ج5، ص 42 و43

 فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

حسرت مشترک

یک پرستار استرالیایی بعد از 5 سال تحقیقات در خانه های سالمندان، بزرگترین حسرت های آدم های در حال مرگ را جمع کرده و پنج حسرت را که بیشتر آنها داشتند را منتشر کرده است.

1- کاش به خانواده­ام بیشتر محبت می­کردم­ مخصوصاً پدر و مادرم.

2- کاش اینقدر سخت کار نمی کردم.

3- کاش شجاعتش را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگویم.

4- کاش رابطه هایم با دوستانم را حفظ می کردم.

5- کاش شادتر بودم و لحظات بیشتری می خندیدم.

فصلنامه نجد شماره 19 زمستان 95

الهی نامه

جملاتی از مناجات نامه خواجه عبداله انصاری

الهی، نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.

الهی، گدای تو به کار خود شادان است، هر که گدای تو شد در دو عالم سلطان.

الهی، اگر تن مجرم است دل مطیع است و اگر بنده بدکار است کرم تو شفیع است.

الهی، دانایی ده که در راه نیفتم و بینایی ده که در چاه نیفتم.

الهی، کار آن کس کند که تواند، عطا آن کس بخشد که دارد پس بنده چه تواند و چه دارد؟

الهی، ای یادگار جان ها و یاد رشته ی دل ها، به فضل خود ما را یاد کن و به یاد لطفی ما را یاد کن.

الهی، به عنایت ازلی تخم هدایت کاشتی، به رسالت پیامبران آب دادی، به یاری و توفیق پروردی، به نظر خود بار آوردی.

الهی، نامت نور دیده آشنایان ، یادت آیین منزل مشتاقان، یافتنت چرا دل مریدان، انست جان دوستان .

 الهی، ای حجت را یاد و انس را یادگار، خود حاضری ما را جستن چه کار.

 الهی، عنایت تو کوه است و فضل تو دریا، کودکی فرسوده و دریا کی کاست پس شادی یکی است که دوست یکتاست.

فصلنامه نجد شماره19 زمستان95

 

جواب چرا های ما از زبان امام صادق(ع)

امام صادق علیه السلام دائماً مردم را به این ده «چرا» موعظه می کردند:

(1)  إِنْ کَانَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ تَکَفَّلَ بِالرِّزْقِ فَاهْتِمَامُکَ لِمَاذَا؟اگر خداوند رازق و متکفل رزق است پس تلاش بیش از حد برای رزق و روزی برای چی؟ و چرا بیش از حد برای به دست آوردن رزق و روزی تلاش می کنید تا باعث فوت کارهای دیگر در زندگی شود و ترک وظایف دیگر. به مقدار وظیفه باید کار و تلاش کرد و به کارهای دیگر زندگی هم برسیم خدا رزق انسان را می رساند.

(2) وَ إِنْ کَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَاذَا؟ و اگر رزق از طرف خداوند قسمت شده است پس چرا انسان باید حرض بزند؟

(3) وَ إِنْ کَانَ الْحِسَابُ حَقّاً فَالْجَمْعُ لِمَاذَا؟ و اگر حساب و کتاب اعمال حق است پس جمع کردن مال برای چیست؟

(4) وَ إِنْ کَانَ الخَلف مِنَ الله حَقاَ فَالبُخل لِمَاذَا؟و اگر انسان انفاق کند و خداوند چند برابر پاداش می دهد پس بخل کردن در انفاق مال و علم و وقت و جان برای چه؟ البته مالی را باید انفاق کرد در راه خیر که از راه خیر هم بدست آمده و حلال باشد.

(5) و إِن كان العقوبة من الله عزَّ وجلَّ النار فالمعصية لماذا؟ و اگر عقوبت کردن از طرف خداوند آتش دوزخ است پس گناه کردن چرا؟

(6) و إِن كان الموت حقاً فالفرح لماذا؟و اگر مردن حق است پس خوشحالی که انسان را از یاد مرگ و قیامت غافل کند برای چی؟

(7) و إِن كان العرض على الله حقاً فالمكر لماذا؟و اگر اعمال بر خداوند عرضه می شود و در محضر او به سر می بریم پس مکر و حیله زدن به مومنان و مسلمانان برای چی؟

(8) و إِن كان المَمَرُّ على الصراط حقاً فالعجب لماذا؟و اگر عبور از پل صراط حق است پس عجب و خودپسندی برای چی؟

(9) و إِن كان كل شيء بقضاء و قدر فالحزن لماذا؟و اگر هر چیزی به قضا و حکم خداوند و قدر و اندازه خداوند است پس غم و اندوه چرا؟

(10) و إِن كانت الدنيا فانية فالطمأنِينَة إليها لماذا؟و اگر دنیا فانی و از بین رفتنی است پس اطمینان و دلبستگی به آن برای چه؟

 

1. عیون الحکم و المواعظ (اللیثی)؛ص 344

برگرفته از سخنرانی دکتر علی حق شناس ، استاد مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون (س)

 فصلنامه نجد شماره19 زمستان95

اولین وجوانترین وتک تیر انداز سردار شهید شهرمان

در بیوگرافی این سردار شهید به نکات زیبا و آموزنده ای برخوردیم که در این مجال به تعدادی از آنها اشاره می کنیم با امید به آنکه همه بتوانیم از اخلاص و ایمان سرشارشان درس بگیریم و سرلوحه زندگیمان قرار دهیم.

شهید رضا قانع در یازدهم آبان 1340 در یک خانواده مذهبی و کشاورز در شهرستان شهرضا دیده به جهان گشود و از همان دوران طفولیت عشق و علاقه فراوانی به مکتب اسلام داشت، در عبادت کردن و به جای آوردن کارهای عبادی آنچنان مقید بود که از هشت سالگی شروع به روزه گرفتن کرد و از همان کودکی در کارهای کشاورزی به پدرش کمک می کرد و از هیچ کوششی دریغ نداشت.

شهید رضا قانع در عملیات های مختلفی از جمله ثامن الائمه، طریق القدس، دارخویین، فتح المبین شرکت کرد و چند بار مجروح شد ولی این جراحت ها مانع ادامه حضور و مبارزه او نشد و به علت داشتن روحیه دلاوری، حماسی و لیاقت و کاردانی که داشت در مدتی کوتاه از فرماندهی دسته به فرماندهی تیپ ارتقاء یافت. خرداد 1360 در مسابقه تیراندازی در بین کلیه نیروهای مسلح در استان اصفهان نفر اول شده بود و در ملاقاتی با حضرت امام (ره) امام فرمودند: من به این  دست (اشاره به دست رضا قانع) افتخار می کنم و هدیه ای هم از دست امام گرفته بود که بلافاصله به یکی از بسیجیان هدیه کرده بود. خانواده اش اصلاً از مسابقه تیراندازی خبر نداشتند. او رزمنده ای با اخلاص و همیشه متواضع و فروتن بود.

رضا قانع به خانواده و پدر و مادرش می فرمود: هر موقع که احساس دوری مرا کردید و دلتان برای من تنگ شد دعای کمیل را بخوانید و وقتی به «راضیاً قانعاً» رسیدید از من حقیر یاد کنید چون ترجمه فارسی آن اسم و فامیل من (رضا قانع) می شود و شما باید در هر کاری رضایت خداوند را ببینید و آخرین پیامم به شما پدر و مادر عزیزم این است که در سنگر خودتان (پشت جبهه) ازاسلام و مسلمین خوب پاسداری کنید و امام عزیز و ولایت فقیه را پشتیبان باشید او را خوب بشناسید و یاری کنید.

رضا قانع در عرصه نبرد آن چنان هنرمندانه ظاهر شد که همرزمانش در تیپ امام حسین(ع) هنوز از خاطرات و دلاوری هایش به ویژه در تیراندازی با جنگ افزارهای انفرادی و شکار دشمن مهاجم تعریف نموده و او را اسطوره ای در دفاع مقدس در بین رزمندگان می دانند. او در 4/1/61 در عملیات فتح المبین در سن 21 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل گردید و در یازدهم تیرماه همان سال در امامزاده شاهرضای شهرضا به خاک سپرده شد.

در قسمتی از وصیتنامه هفت صفحه ای خود نوشته است: خدایا خود می دانی که مرا نه احساسات به اینجا آورده و نه کسی مرا به اجبار روانه جبهه کرده بلکه بنا به مسئولیتی که بر دوش من بود و ایمانی که به تو داشتم پا به جبهه یعنی کربلای ایران گذاشتم و امیدوارم که تو از گناهان من بگذری و مرا جزء سربازان امام زمان به حساب آوری و آمدم که بتوانم به قدر توان خود (هل من ناصر ینصرنی) امام حسین(ع) را لبیک بگویم.

 فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95

والاترین خصلتها

حضرت امام حسن عسکری فرمودند: دو خصلت و حالتی که والاتر از آن دو چیز نمی باشد عبارتند از:

1- ایمان و اعتقاد به خداوند

2- نفع رساندن به دوستان و آشنایان

تحف العقول، ص489- بحار الانوار، ج75، ص374، ح26

فصلنامه نجد شماره 19 زمستان95

 

فصلنامه نجد شماره19 زمستان 95